قتل هولناک مرد ثروتمند در باغویلا | جسد در چاه پیدا شد!
سرنوشت ناپدید شدن مردی متمول سرانجام با کشف جسدش درون چاه باغ ویلای شخصیاش فاش شد. او با شلیک گلوله کشته و اموالش به سرقت رفته بود؛ معمایی که حالا با دستگیری شریک تجاریاش و همدست او ابعاد تازهای به خود گرفته است.

پروندهای جنایی که از دیماه سال ۱۴۰۱ با شکایت یک زن جوان آغاز شده بود، این روزها ابعاد هولناکتری پیدا کرده است. شاکی ماجرا که از خارج کشور به ایران بازگشته بود، در پلیس آگاهی خبر از ناپدید شدن برادرش، بهرام، داد.
او در تشریح ماجرا به مأموران گفت:
«من و خانوادهام در خارج از کشور زندگی میکنیم و مدام با برادرم در تماس بودیم. اما چند هفتهای است که هیچ خبری از او ندارم. تلفنش خاموش است و نه در خانهاش پیداست و نه در باغش. وقتی پیگیری کردم، فهمیدم مقدار زیادی پول نقد، ۶۰ هزار یورو و همچنین اسناد و مدارک مهم از گاوصندوقش ناپدید شده است.»
با این اظهارات، تحقیقات پلیسی آغاز شد. اما تنها دو روز بعد، زن جوان دوباره به کلانتری مراجعه کرد و این بار خبر تلخی را اعلام کرد: پیدا شدن جسد برادرش. او توضیح داد:
«در انتهای باغویلای برادرم چاهی وجود دارد. صبح امروز وقتی سراغش رفتم و در چاه را کنار زدم، متوجه شدم چیزی درونش افتاده است. دو کارگر را به داخل فرستادم و آنها جسد برادرم را از عمق چاه بیرون کشیدند.»
با انتقال مأموران به صحنه، مشخص شد بهرام با شلیک گلوله از پا درآمده و سپس جسدش به داخل چاه انداخته شده است.
مظنون اصلی و اعتراف به قتل
خواهر مقتول در همان مراحل اولیه به تنها یک نفر مشکوک بود: شریک تجاری برادرش، نریمان. او به پلیس گفت: «مدتهاست بین برادرم و نریمان بر سر مسائل مالی و اختلاف حساب تنش وجود دارد. تصور میکنم او پشت این حادثه باشد.»
نیروهای پلیس نریمان را بازداشت کردند. او در بازجوییهای اولیه حقیقت را بر زبان آورد و به قتل اعتراف کرد.
او گفت: «روز حادثه همراه دوستم حمید به باغ بهرام رفتیم. بحثمان بالا گرفت و من از سر نادانی دست به اسلحه بردم. گلولهای به او شلیک کردم. بعد از مرگش، ترسیدم. با کمک حمید جسد را کشانکشان تا چاه بردیم و داخل آن انداختیم.»
پس از این اعتراف، حمید نیز به اتهام معاونت در قتل دستگیر شد. پرونده تکمیل و برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
دادگاه و تقاضای قصاص
در نخستین جلسه محاکمه، خواهر مقتول به عنوان ولیدم پای جایگاه ایستاد و گفت: «من قصاص میخواهم. هیچ مصالحه و گذشتی در کار نیست.»
نریمان در دفاعیات خود گفت:
«اتهامم را میپذیرم و از کاری که کردم عمیقاً پشیمانم. از اولیای دم میخواهم به خاطر فرزندانم مرا ببخشند. من همهچیز داشتم؛ پول، آرامش، خانواده... اما قدرش را ندانستم و همه را با یک اشتباه نابود کردم.»
با وجود این سخنان، وکیل ولیدم تأکید کرد: «نریمان پس از دو سال تازه اسناد سرقتشده را بازگرداند، اما هنوز ۶۰ هزار یورو که از گاوصندوق برداشته بود را پس نداده است. نه پولها را میخواهیم و نه سندها، فقط قصاص.»