توقف اجرای پرونده «الهه حسیننژاد» و خانوادهای که «نمک روی زخم» میپاشند
پرونده قتل الهه حسیننژاد پس از ماهها رسیدگی به آستانه اجرای حکم قصاص رسیده، اما حالا صدور دستور نهایی معطل یک محکومیت مالی پیشین شده است.
پروندهای که از خردادماه افکار عمومی را به خود معطوف کرد، اکنون در مرز اجرای قصاص ایستاده اما اجرای حکم با مانعی اداری–مالی روبهرو شده است. خانواده حسیننژاد از دستگاه قضایی مطلع شدهاند که متهم پیشتر در پروندهای دیگر به پرداخت دیه محکوم شده و تا زمان تسویه آن، امکان اجرای قصاص وجود ندارد؛ بندی که عملاً روند اجرای حکم را به تأخیر انداخته است. به گزارش هفت صبح، این وضعیت باعث شده خانواده مقتول بار دیگر در مسیر طولانی اداری گرفتار شوند.
پدر الهه که ماههاست پیگیر پرونده در دادسرا، دفتر معاونت قوه قضائیه و پلیس بوده، از اطلاعیهای تازه درباره دیه خبر میدهد و آن را ضربهای تازه توصیف میکند: «چند روز پیش متوجه شدم قاتل در پروندهای قدیمی به پرداخت دیه محکوم شده است. حالا اجرای حکم دخترم به همان پرونده گره خورده. گفتهاند باید ابتدا آن دیه پرداخت شود. این موضوع برای ما مثل نمک روی زخم است.»
طبق مقررات جاری، هرگاه متهم دارای بدهی یا حکم مالی دیگری باشد، پیش از اجرای مجازاتهای تکمیلی نظیر قصاص، آن تعهدات مالی باید روشن و مرتفع شود تا حقی ضایع نگردد؛ در این پرونده نیز مرجع قضایی اعلام کرده رسیدگی به موضوع دیه در جریان است و تصمیم نهایی هنوز قطعی نشده است. پیشنهادی که درباره امکان پرداخت تفاضل دیه از بیتالمال مطرح شده نیز آنطور که خانواده گفتهاند، تا کنون رنگ و بویی رسمی نگرفته است.
پدر الهه درباره دوران پس از ناپدید شدن دخترش میگوید: «دوازده روز تمام، بعد از ناپدید شدن الهه، ما شب و روز نداشتیم. هر صدایی که از بیرون میآمد، امید داشتیم خبری از او باشد. اما حالا نزدیک پنج ماه گذشته و هنوز اجرای حکم در ابهام است. ما فقط میخواهیم عدالت اجرا شود. قاتل آزاد نیست، اما نفس میکشد، در حالیکه دختر من زیر خاک است.» این بیان، تصویر خستگی و انتظار خانواده را نشان میدهد؛ مردی آرام اما پراندوه که بار پیگیری حقوقی و عمومی پرونده را به دوش کشیده است.
درحالیکه خانواده مقتول خواهان اجرای حکم نهاییاند، حضور و مراجعاتی که از سوی نزدیکان متهم گزارش میشود، بر فشارهای روانی خانواده افزوده است. پدر الهه با بیانی صریح بر نادیدهبودن چشمانتظاری خانواده تأکید میکند و با لحنی که دل دردمند و پرخشم او را نشان میدهد، میگوید: «اگر اختیار با من بود، دلم میخواست قاتل را تکهتکه کنم. قاتل همه چیزم را از من گرفت.»
همچنین او تصریح میکند که رضایتی در کار نخواهد بود و خواستهی اصلی خانواده را روشن میسازد: «ما فقط عدالت میخواهیم. نه بیشتر، نه کمتر.» پدر اضافه میکند که مردم محل، همکاران و آشنایان مدام درباره سرنوشت پرونده پرسوجو میکنند و همه چشمانتظار اجرای حکم هستند تا شاید عبرتی باشد برای دیگران.
در پایان، باید اشاره شود که روند تعیین تکلیف پرداخت دیه و چگونگی تأمین آن، نقش تعیینکنندهای در زمانبندی اجرای حکم خواهد داشت. خانواده حسیننژاد همچنان در پی روشنشدن تصمیمات قضاییاند و میگویند این انتظار، سختترین نوع زندگی آنها شده است؛ بار سنگینی که نه فقط از نظر حقوقی بلکه از منظر انسانی و اجتماعی نیز ابعاد گستردهای دارد.