عشق یا فریب؟ سرنوشت زن جوانی که در چنگال یک مرد هوسباز گرفتار شد
زن جوانی که به دنبال شکایت از خشونتهای همسرش به کلانتری مراجعه کرده بود، داستانی دردناک و تلخ از زندگیاش را روایت کرد. این ماجرا به روشنی نشان میدهد که چگونه یک تصمیم impulsive میتواند به ویرانی زندگی و عاطفه یک انسان منجر شود.
فریب و خیانت: داستان ویرانی زندگی یک زن بهدنبال ازدواج پنهانی با مرد متاهل
این زن با بیان تجارب تلخ خود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: «از کودکی مادرم را در یک سانحه رانندگی از دست دادم و بعد از آن پدرم دوباره ازدواج کرد. خالهام به سرپرستی من پرداخت و من در این شرایط، تحت فشار و دور از محبت واقعی بزرگ شدم.» او ادامه داد که به خاطر کمبود محبت، به انجام کارهای خانه و مراقبت از فرزندان خالهاش مشغول شد و احساس میکرد که به عنوان یک نیروی خدماتی زندگی میکند. این زندگی باعث شد که او از تحصیلاتش دور شود و به دنبال یادگیری حرفهای جدید برود.
زن جوان تصمیم گرفت تا به طور مستقل زندگی کند و با یکی از همکارانش به نام «ریحانه» هماتاق شد. او و ریحانه به دنبال یافتن یک منزل مناسب بودند و در این بین، به یک بنگاه املاک مراجعه کردند. متصدی بنگاه، جوانی به نام «قادر» بود که با چرب زبانی وعده داد که به زودی خانهای مناسب برای آنها پیدا میکند. پس از مدتی، قادر به این زن پیامکهای عاشقانه ارسال کرد و با وجود تعجب او، این پیامها تاثیرگذار بودند.
او که ابتدا با عصبانیت به این موضوع واکنش نشان داد، در یک قرار ملاقات حضوری متوجه شد که قادر به شیوهای جذاب و با گل به او نزدیک شده و از اینجا به بعد زندگیاش دچار تغییر شد. قادر به این زن گفت که همسرش بیمار است و به خاطر فرزندش، اجازه داده تا دوباره ازدواج کند. او نیز با بیان شرایطش، آیندهاش را در کنار قادر تصور کرد.
این زن به عقد موقت «قادر» درآمد، ولی مشکلات از آنجا شروع شد که متوجه اعتیاد او به مواد مخدر و سوءاستفادههایش از احساساتش شد. او در ادامه بیان کرد که قادر به شدت او را کتک میزد و به او گفت که به زودی باید زندگیاش را ترک کند. با توجه به رفتارهای نامناسب قادر، او اکنون به خاطر عدم حمایت مالی و عدم توانایی برای بازگشت به زندگی قبلیاش، دوباره به منزل «ریحانه» برگشته تا از این مرد شکایت کند.
در حال حاضر، تحقیقات قانونی و اقدامات مشاورهای درباره این ماجرا با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار، رئیس کلانتری شفای مشهد در حال انجام است. این داستان نشاندهنده آسیبهای جدی روابط پنهانی و عواقب تصمیمهای ناگهان و احساسی است که میتواند زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.