قتل خبرنگار جوان با ضربات چاقو و دمبل؛ مردی که قصد خودکشی داشت، به قتل اعتراف کرد
بامداد امروز، یکشنبه بیستم آبانماه، مرگ مشکوک زن جوانی در شمال تهران به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش شد.
پس از اعلام این خبر، تیم جنایی به محل حادثه اعزام شدند و با جسد زن جوانی مواجه شدند که بر اثر ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که مقتول توسط همسرش قربانی جنایت شده است. بدین ترتیب، قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت، توسط کارآگاهان جنایی دستگیر شد. او در همان تحقیقات ابتدایی به قتل همسرش اعتراف کرد و عنوان کرد که قصد داشته پسر نوجوانشان را نیز قربانی جنایت کند و سپس دست به خودکشی بزند.
در ادامه، متهم در گفتوگو با مأموران پلیس و بازپرس پرونده به سؤالات مختلف پاسخ داد. در این گفتگو از او پرسیده شد که آیا اعتیاد دارد که وی پاسخ داد: «نه، 49 سال سن دارم و تاکنون موادمخدری مصرف نکردم.»
سپس از او در مورد شغلش سؤال شد که متهم توضیح داد: «در دانشگاه حقوق و وکالت خواندم اما در حال حاضر بیکار هستم.» وقتی از او درباره شغل همسرش پرسیده شد، او جواب داد: «همسرم خبرنگار یک خبرگزاری بود.»
از متهم خواسته شد تا در مورد مشکلات و اختلافاتش با همسرش توضیح دهد که وی گفت: «چند سالی میشد که با همسرم اختلافات خانوادگی پیدا کرده بودم؛ از آن اختلافهایی که در همه خانوادهها وجود دارد.»
پس از آن، از متهم در مورد تصمیماتش در جریان این اختلافات سوال شد و او اظهار داشت: «تصمیم گرفتم تا همسرم را به قتل برسانم.» وقتی از او درباره علت این تصمیم پرسیده شد، گفت: «از زندگی خسته شده بودم. میخواستم ابتدا همسرم را به قتل برسانم و سپس خودکشی کنم.»
پرسیده شد که چرا تصمیم گرفته پسر نوجوانشان را نیز به قتل برساند، که متهم پاسخ داد: «یک تصمیم لحظهای بود که پشیمان شدم.»
در ادامه، متهم از نحوه اجرای نقشهاش صحبت کرد و گفت: «ابتدا به راهروی ساختمان رفتم و با یک چسب چشمی درب همسایه را پوشاندم، سپس به خانه برگشتم.»
از او پرسیده شد که بعد از این کار چه اتفاقی افتاد، که او توضیح داد: «به قصد ارتکاب قتل، با همسرم مشاجره کردم و در این میان با او درگیر شدم. در این درگیری، با ضربات چاقو و دمبلی که برای ورزش در خانه وجود داشت، مرتکب جنایت شدم.»
متهم ادامه داد: «بعد از ارتکاب جنایت، پسرم از مدرسه به خانه آمد. من چندین قرص را در آب حل کرده و به قصد جانش به او خوراندم اما پشیمان شدم.»
پس از ارتکاب این جنایت، مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند. متهم در این خصوص گفت: «دقایقی بعد مأموران پلیس درب را باز کرده و من را دستگیر کردند.»
پرسیده شد که چگونه پلیس از وقوع جنایت مطلع شد، که متهم توضیح داد: «برادر همسرم زمانی که همسرم به تلفنش پاسخ نمیدهد و متوجه میشود که او به محل کار نرفته، به خانه ما میآید. وقتی درب میزند و من درب را باز نمیکنم، موضوع را به کلانتری اطلاع میدهد. مأموران پلیس درب را باز کرده و وارد خانه شدند.»
به گزارش تسنیم، با دستور قاضی شفیعی از شعبه پنجم دادسرای جنایی، متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.