محاکمه دوباره بنگاهدار به اتهام قتل؛ حکم قصاص صادر شد
مردی که به اتهام قتل زن مطلقه تحت تعقیب بود، بار دیگر در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.

در سال ۱۳۹۹، یک تماس تلفنی پلیس را در جریان قتل زنی ۴۷ ساله به نام مریم قرار داد. دختر مقتول که این تماس را برقرار کرده بود، به مأموران گفت که مادرش دو روزی است پاسخ تماسهای او و خواهرش را نمیدهد. مأموران پس از ورود به خانه مریم در پردیس، با جسد او مواجه شده و آن را با دستور قضایی برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل کردند. شواهد اولیه نشان میداد که عامل جنایت فردی آشنا بوده، چراکه هیچ نشانهای از ورود به زور یا درگیری شدید در محل دیده نمیشد.
دختر مریم در تحقیقات اولیه به پلیس گفت: «مادرم یک سال قبل از پدرم جدا شد و به پردیس نقل مکان کرد. او تنها زندگی میکرد، چراکه من و خواهرم هر دو ازدواج کردهایم. وقتی متوجه شدیم که چند روز از او خبری نیست، نگران شدیم و به خانهاش رفتیم. آنجا بود که با این صحنه وحشتناک مواجه شدیم.»
سرنخ کلیدی در پرونده قتل
زمانی که مأموران از دختر مقتول درباره افراد مشکوک پرسیدند، او نام مردی ۶۵ ساله به نام خسرو را مطرح کرد. این مرد، بنگاهداری بود که مریم مدتی با او در ارتباط بود. خسرو پس از بازداشت هرگونه نقش داشتن در این جنایت را انکار کرد و مدعی شد که رابطهاش با مقتول صرفاً در حد کمک به او برای اجاره خانه بوده است.
اما بررسی سوابق این متهم، راز دیگری را برملا کرد؛ خسرو سالها قبل به اتهام قتل همسرش بازداشت شده بود. در آن پرونده، جسد هرگز پیدا نشد و او با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافت. این گذشته تاریک، توجه پلیس را بیش از پیش به سمت او جلب کرد. در نهایت، پس از تکمیل تحقیقات، برای او کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری ارسال شد.
محاکمه و دفاعیات متهم
در نخستین جلسه دادگاه، اولیای دم خواستار قصاص شدند. خسرو اما بار دیگر خود را بیگناه خواند و گفت: «من فقط به مریم کمک کردم تا خانهای اجاره کند. بعد از آن، جز چند پیامک، هیچ ارتباطی با او نداشتم.»
قاضی اما با اشاره به شواهد موجود، از او پرسید: «گزارشها نشان میدهد که تو هر روز مقتول را تا محل کارش میرساندی. چطور میگویی که دیگر او را ندیدی؟»
متهم در پاسخ گفت: «چند ماه وضعیت مالی خوبی نداشتم و وقتی مریم از من خواست که او را تا محل کارش ببرم، قبول کردم. اما این مسئله ارتباطی به قتل ندارد.»
در ادامه، قاضی از خسرو پرسید که چرا چندین شاهد علیه او شهادت دادهاند. او اما شهادتها را ناشی از اختلافات شخصی دانست و گفت که این افراد قصد بدنام کردن او را دارند. با پایان این جلسه، قضات دستور بازداشت موقت متهم را صادر کردند تا تحقیقات بیشتری روی پرونده انجام شود.
بازگشایی پرونده در دیوان عالی کشور
پس از بررسیهای بیشتر، دادگاه خسرو را به قصاص محکوم کرد. اما این حکم با اعتراض او به دیوان عالی کشور ارجاع شد و دیوان، به دلیل نقص در بررسی شهادتها، پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه فرستاد.
جلسه نهایی؛ حکم مجدد قصاص صادر شد
در سومین دور از محاکمات، شاهدان بیشتری به دادگاه فراخوانده شدند. یکی از همسایگان مریم شهادت داد: «چندین بار خسرو را هنگام ورود و خروج از خانه مریم دیده بودم.»
با وجود دفاعیات مکرر خسرو مبنی بر اینکه رابطهاش با مقتول در حد همکاریهای کاری بوده، قضات با استناد به شواهد موجود و اظهارات شاهدان، او را بار دیگر مجرم شناخته و حکم قصاص را صادر کردند.