پدر، قاتل پسر شد/ دندانپزشک معروف پسرش را کشت
گمشدن مرموز پسر یکی از دندانپزشکان معروف مشهد، سرآغاز پروندهای پیچیده شد که پس از ماهها تحقیق و بررسی پلیس، به کشف یک جنایت خانوادگی منجر شد.

پروندهای که سرنخ نداشت!
اردیبهشت سال گذشته، مردی که یکی از دندانپزشکان سرشناس مشهد بود، به پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه کرد و از ناپدید شدن پسرش خبر داد. با تشکیل پرونده، تحقیقات برای یافتن این جوان آغاز شد و مأموران با استفاده از فناوریهای نوین دریافتند که او از کشور خارج نشده و همچنان در داخل ایران حضور دارد. اما نکته عجیب این بود که خانوادهاش، پس از گذشت چند ماه، دیگر پیگیر سرنوشت او نبودند؛ مسئلهای که باعث شد ظن پلیس نسبت به وقوع یک حادثه جنایی افزایش یابد.
در ادامه بررسیها، گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی به سرپرستی سرگرد رجبی، تحت نظارت سرهنگ محمد همتی جوانمرد (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) و با راهنماییهای قاضی وحید خاکشور (قاضی ویژه قتل عمد مشهد)، وارد عمل شدند. مأموران، تمام ارتباطات و رفتارهای خانوادگی این دندانپزشک را زیر نظر گرفتند و پس از مدتی، سرنخهایی که نشان از وقوع یک جنایت داشت، به دست آمد.
یک اشتباه، پرده از راز جنایت برداشت!
در ادامه تحقیقات، پلیس پدر و مادر این جوان را بهصورت جداگانه به اداره آگاهی احضار کرد و مورد بازجویی قرار داد. کارآگاهان با طرح سؤالات انحرافی و بررسی دقیق اظهارات آنها، سعی کردند حقیقت را کشف کنند. اما نکتهای که به کشف حقیقت کمک کرد، یک اشتباه ناخواسته بود؛ مادر این جوان در میان صحبتهایش، بهطور ناخودآگاه از واژه «مرحوم» برای پسرش استفاده کرد. همین یک کلمه کافی بود تا پرده از راز یک قتل خانوادگی برداشته شود.
با آشکار شدن این سرنخ، مأموران به سراغ دندانپزشک ۵۲ ساله رفتند و او در ابتدا تنها به اعتیاد شدید پسرش اعتراف کرد. اما وقتی تحت فشار بازجوییهای تخصصی قرار گرفت، در نهایت لب به اعتراف گشود و به قتل پسرش اقرار کرد.
شبی که همهچیز تغییر کرد!
پدر این جوان ۲۹ ساله در شرح ماجرا گفت: «پسرم سالها به مواد مخدر و الکل اعتیاد داشت و رفتارهای خشونتآمیز او، زندگی ما را به جهنم تبدیل کرده بود. او بارها من و همسرم را تهدید کرده و حتی قصد جانمان را داشت. شب حادثه، با حال غیرعادی وارد خانه شد و مبلغ زیادی پول خواست. وقتی مخالفت کردم، چاقویی از آشپزخانه برداشت و به سمتم حمله کرد. برای دفاع از خود، گلدانی را روی سرش کوبیدم که باعث شد چاقو از دستش بیفتد. پس از چند دقیقه بیهوش شد و دیگر نفس نکشید.»
وی در ادامه اعترافاتش افزود: «همسرم که از سر و صدای درگیری بیدار شده بود، پشت در اتاق آمد. اما به او گفتم اتفاقی نیفتاده و خواستم که به اتاقش برگردد. پس از آن، جسد پسرم را داخل یک کیسه برزنتی گذاشتم و با خودروی پراید مشکی، آن را به جاده قدیم فریمان بردم. در محلی که نخالههای ساختمانی ریخته شده بود، جسد را دفن کردم و به مشهد بازگشتم.»
او همچنین اعتراف کرد که چند روز پس از جنایت، تلفن همراه پسرش را در حوالی بولوار شاهنامه رها کرده تا مسیر تحقیقات پلیس را منحرف کند.
روایتی تلخ از زندگی با یک فرزند معتاد
در جریان بازجوییها، مادر مقتول نیز جزئیات تکاندهندهای از رفتارهای پسرش را بازگو کرد. او گفت: «پسرم رفتارهای خطرناکی داشت و ما همیشه نگران جان خودمان و حتی نوههایمان بودیم. او حتی سگ بیچاره ما را گروگان میگرفت تا از ما اخاذی کند. همه طلاهایم را فروخته بود. به خاطر مصرف مواد مخدر، حتی نمیتوانست ادرارش را کنترل کند. او بارها به مطب دندانپزشکی پدرش رفت و با رفتارهایش باعث آبروریزی شد. به همین دلیل مجبور بودیم هرچه میخواست، به او بدهیم.»
این زن در ادامه گفت: «رفتارهای خشونتآمیز پسرم به جایی رسیده بود که قیچی را زیر گلوی شوهرم گذاشت تا از او پول بگیرد. حتی مرا در خانه حبس میکرد و از پدرش اخاذی میکرد. ما بارها سعی کردیم به او کمک کنیم تا اعتیادش را ترک کند، اما متأسفانه روز به روز بدتر شد تا اینکه آن شب حادثه رخ داد.»
کشف جسد و ادامه تحقیقات
پس از اعترافات پدر، مأموران پلیس آگاهی به همراه او به محل دفن جسد در جاده قدیم فریمان رفتند و بقایای جنازه را از درون شکاف زمین بیرون کشیدند. در پی این اعترافات، قاضی خاکشور دستور آزادی مادر مقتول را صادر کرد، اما تحقیقات برای بررسی ابعاد دیگر این جنایت همچنان ادامه دارد.