آیا واقعاً هوش مصنوعی همهچیز را میداند؟ با این مفاهیم آشنا شوید تا سردرگم نشوید!
در دنیایی که فناوری با شتابی سرسامآور پیش میرود، آشنایی با واژههای کلیدی هوش مصنوعی، دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی برای درک بهتر تحولات آینده است.

در جهانی که هوش مصنوعی روزبهروز نقش پررنگتری در زندگی انسانها ایفا میکند، درک اصطلاحات فنی این حوزه برای بسیاری از افراد، به ویژه کارمندان و کاربران میانسال، به یک نیاز جدی تبدیل شده است. متخصصان هوش مصنوعی معمولاً در گفتگوهای خود از واژگان تخصصی بهره میگیرند که بدون درک معانی آنها، دنبال کردن اخبار این حوزه بسیار دشوار است. به همین دلیل، آشنایی با این اصطلاحات میتواند به فهم بهتر این فناوری پیچیده کمک کند.
واژهنامهای برای درک هوش مصنوعی
به نقل از گزارش تککرانچ، واژهنامهی مفاهیم هوش مصنوعی نیازمند بهروزرسانیهای مداوم است. علت آن روشن است: پژوهشگران پیوسته در حال توسعه فناوریهای جدید و شناسایی خطرات احتمالی این حوزه نوظهور هستند.
هوش مصنوعی جامع یا AGI چیست؟
اصطلاح «هوش مصنوعی جامع» (AGI) به سیستمی اشاره دارد که توانایی انجام بیشتر کارهای انسانی را دارد، گاه حتی بهتر از انسان. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، آن را معادل یک «همکار انسانی» توصیف میکند. منشور OpenAI نیز آن را سیستمهایی با عملکرد برتر در فعالیتهای اقتصادی تعریف کرده است. در سوی دیگر، DeepMind (وابسته به گوگل) هوش مصنوعی جامع را هوشی میداند که در بیشتر فعالیتهای شناختی، در سطح انسان یا فراتر از آن عمل میکند. هنوز هم حتی برخی از متخصصان در مواجهه با این اصطلاح دچار سردرگمیاند.
عامل هوش مصنوعی؛ فقط یک چتبات نیست
«عامل هوش مصنوعی» سیستمی است که بهطور مستقل و با کمک فناوریهای مختلف، مجموعهای از وظایف پیچیده را برای کاربر انجام میدهد. این وظایف میتوانند فراتر از امور سادهای مانند رزرو بلیت یا ثبت هزینهها باشند. به عبارتی، عاملها در مسیر تبدیل شدن به دستیارهای چندمنظورهی مستقل، هنوز در حال شکلگیری و توسعهاند.
زنجیره فکر؛ گامی به سوی استدلال انسانی
مغز ما برای حل مسائل چندمرحلهای نیاز به تفکر گامبهگام دارد. الگوریتمهای هوش مصنوعی نیز با الگوبرداری از همین روش، از «زنجیره فکر» (Chain of Thought) بهره میبرند. این متد به مدلها کمک میکند تا از طریق تجزیه مسئله به اجزای کوچکتر، به پاسخهایی دقیقتر و منطقیتر دست یابند.
یادگیری عمیق؛ قلب تپنده الگوریتمهای پیشرفته
یادگیری عمیق (Deep Learning) یکی از زیرشاخههای یادگیری ماشینی است که با استفاده از شبکههای عصبی چندلایه، توانایی استخراج ویژگیهای پیچیده از دادهها را دارد. الگوریتمهایی با چنین ساختارهایی، میتوانند به طور خودکار خطاها را اصلاح کنند و عملکرد خود را بهینه سازند؛ البته به شرط دسترسی به حجم بالایی از داده.
انتشار؛ فیزیک در خدمت هنر و متن
در مدلهای تولید محتوای هوش مصنوعی، «انتشار» (Diffusion) نقشی کلیدی دارد. این فرآیند با الهام از قوانین فیزیکی، دادهها را بهتدریج تخریب و سپس بازسازی میکند تا خروجیهایی مانند تصاویر یا موسیقی تولید شوند. این بازسازی، حاصل فرآیندی معکوس است که مدل آن را در طی آموزش فرا میگیرد.
تقطیر؛ انتقال دانش از مدلهای بزرگ به مدلهای کوچکتر
در روش «تقطیر» (Distillation)، توسعهدهندگان با استفاده از خروجیهای یک مدل بزرگ و پیشرفته، مدل جدید و سبکتری را آموزش میدهند. این فرآیند به ایجاد مدلهای سریعتر و کمهزینهتر کمک میکند. گفته میشود مدل GPT-4 Turbo نیز با چنین هدفی توسعه یافته است.
تنظیم دقیق؛ بهینهسازی مدل برای وظایف خاص
تنظیم دقیق (Fine-Tuning) به فرآیندی اشاره دارد که طی آن یک مدل موجود، برای حوزه یا کاربری خاص مجدد آموزش داده میشود. این روش بهویژه برای استارتآپهایی که از مدلهای زبانی بزرگ استفاده میکنند، ابزار مهمی در رقابت تجاری محسوب میشود.
شبکه زایای دشمنگونه؛ رقابتی میان هوشها
در مدل GAN، دو شبکه بهطور همزمان فعالیت میکنند؛ یکی تولیدکننده داده و دیگری قضاوتکننده. این رقابت میان دو شبکه، باعث میشود خروجیهای نهایی بسیار واقعگرایانهتر و بدون نیاز به دخالت مستقیم انسان تولید شوند.
توهم؛ وقتی هوش مصنوعی اشتباه میکند
«توهم» (Hallucination) در هوش مصنوعی به شرایطی گفته میشود که مدلها اطلاعات نادرستی تولید میکنند. این پدیده میتواند در برخی کاربردها بهشدت خطرناک باشد، بهویژه در حوزههایی مانند پزشکی. به همین دلیل، اغلب شرکتها هشدارهایی درباره دقت نتایج تولیدی ارائه میکنند.
استنتاج؛ اجرای مدلهای آموختهشده
«استنتاج» (Inference) به مرحلهای گفته میشود که در آن، مدل آموزشدیده شروع به تولید خروجی براساس دادههای جدید میکند. بسته به نوع سختافزار، این مرحله میتواند سریع یا کند انجام شود؛ اما در هر صورت، بدون آموزش قبلی، استنتاج ممکن نیست.
مدلهای زبانی بزرگ؛ مغزهای پشت پرده چتباتها
مدلهای زبانی بزرگ (LLM) مانند GPT، Claude یا Gemini، همان هوشهایی هستند که پشت بسیاری از چتباتهای معروف قرار دارند. این مدلها با استفاده از میلیاردها پارامتر و ساختارهای پیچیده، زبان را پردازش کرده و تعاملات کاربر را تفسیر میکنند.
شبکه عصبی؛ الهامگرفته از مغز انسان
شبکههای عصبی، هستهی اصلی یادگیری عمیق هستند. ساختار آنها برگرفته از اتصالهای نورونی مغز انسان است و به الگوریتمهای پردازش داده این امکان را میدهد که اطلاعات را لایهبهلایه تحلیل کرده و به درک عمیقتری برسند.
آموزش؛ نقطه آغاز یادگیری ماشین
هیچ مدلی بدون «آموزش» (Training) به هوش نمیرسد. آموزش به معنای تغذیه مدل با دادههایی است که بتواند از آنها الگو بیاموزد و خروجیهای مورد انتظار را تولید کند. در واقع، تنها از طریق این فرآیند است که یک ساختار ریاضی بیروح به یک سیستم هوشمند تبدیل میشود.
یادگیری انتقالی؛ استفاده دوباره از آموختهها
در روش «یادگیری انتقالی» (Transfer Learning)، مدلی که پیشتر برای کاری آموزش دیده، بهعنوان پایهای برای آموزش وظیفهای جدید مورد استفاده قرار میگیرد. این روش میتواند توسعه مدلها را سریعتر و بهینهتر کند؛ گرچه همچنان نیاز به دادههای متناسب با وظیفهی جدید وجود دارد.