آیا هوش مصنوعی فقط یک موج است؟
مقایسه تجربه اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی نشان میدهد که این فناوری نوظهور نه تنها یک ترند زودگذر نیست، بلکه با قابلیت ادغام آسان و هزینه کمتر، در حال بازتعریف فرآیندهای کسبوکارهاست.
با بررسی روند بلوغ فناوریهای نوظهور، مقایسهای میان دو موج اینترنت اشیاء (IoT) و هوش مصنوعی (AI) میتواند نکات آموزندهای ارائه دهد. در دورهای که اینترنت اشیاء به عنوان یک تحول بزرگ مطرح شد، بسیاری از پروژهها پس از مرحله اثبات مفهوم متوقف شدند. طبق گزارش سیسکو، حدود ۶۰ درصد از این ابتکارات هرگز به تولید انبوه نرسیدند. این ناکامی عمدتاً ناشی از چالشهای فنی، هزینه بالای سختافزار و نبود استراتژی مشخص بود. با این حال، تجربه IoT یک درس مهم به همراه داشت: فناوریهایی که به حل مشکلات واقعی کسبوکار کمک کنند، توانایی بقا و موفقیت دارند. بر اساس گزارش IoT Analytics در سال ۲۰۲۴، بیش از ۹۰ درصد پروژههای عملیاتیشده بازگشت سرمایه مثبتی ارائه کردهاند.
اکنون نوبت به هوش مصنوعی، بهویژه هوش مصنوعی مولد (GenAI)، رسیده است. دادههای مککینزی نشان میدهد که نرخ پذیرش هوش مصنوعی در کسبوکارها از ۵۶ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۷۸ درصد در سال ۲۰۲۵ افزایش یافته است. رشد سریع هوش مصنوعی مولد نیز قابل توجه است: از ۳۳ درصد در ۲۰۲۳ به ۷۱ درصد در ۲۰۲۵ رسیده است. این جهش نشاندهنده تفاوت بنیادین این موج با IoT است؛ هوش مصنوعی عمدتاً مبتنی بر نرمافزار بوده و با پیچیدگی و هزینه کمتر نسبت به IoT که نیازمند زیرساخت سختافزاری گسترده بود، قابل ادغام در فرآیندهاست. سازمانها به سرعت در حوزههایی مانند بازاریابی و خدمات مشتری، ارزش این فناوری را درک کردهاند.
در ایران نیز اگرچه رشد علمی در حوزه هوش مصنوعی چشمگیر بوده و تعداد مقالات علمی ۱۴۰۳ نسبت به قبل ۱۶.۸ درصد افزایش یافته است، اما نرخ بهرهبرداری کسبوکارها از این فناوری تنها ۱۷ درصد گزارش شده است. محدودیتهایی مانند کمبود زیرساخت داده و نیروی متخصص، مانع استفاده کامل از این پتانسیل شدهاند.