۹ راز پنهان کشش عاشقانه که علم روانشناسی فاش کرد
پژوهش تازهای در حوزه روابط بینفردی نشان میدهد آنچه ما از آن بهعنوان «کشش عاشقانه» یا «شیمی رمانتیک» یاد میکنیم، فقط به ظاهر یا ویژگیهای شخصیتی خلاصه نمیشود. یافتههای این مطالعه، ۹ عامل کلیدی را معرفی میکند که میتوانند پیوندی احساسی و ماندگار میان دو نفر ایجاد کنند.

کشش عاشقانه مفهومی پیچیده و چندلایه است که صرفاً در مرزهای ظاهر فیزیکی یا شخصیت خلاصه نمیشود. طبق گزارشی منتشرشده در سایکولوژی تودی، پژوهشی نوین ۹ مؤلفه مهم را شناسایی کرده است که در شکلگیری «شیمی» میان دو نفر نقش تعیینکنندهای دارند. اغلب افراد وقتی در مورد دلایل جذابیت شریک عاطفیشان صحبت میکنند، از توصیف دقیق این احساس ناتواناند و تنها میدانند که در حضور او، نوعی آرامش و هماهنگی خاص را تجربه میکنند.
در حالیکه بسیاری از نظریههای کلاسیک در روانشناسی بر مشابهتهای شخصیتی یا تضادهای مکمل تمرکز دارند، اما مفهوم کشش، فراتر از این دستهبندیهاست. حتی در موقعیتهایی همچون «قرار ملاقات سریع» (Speed Dating)، افراد اغلب نوعی احساس متفاوت را تجربه میکنند که بهسادگی در قالب ویژگیهای ظاهری یا تیپ شخصیتی نمیگنجد. از همینرو، گروهی از روانشناسان دانشگاه یورک در سال ۲۰۲۵ به سرپرستی الکساندرا لیپمن تصمیم گرفتند درکی مردمی و تجربیتر از این پدیده ارائه دهند.
از سوی دیگر، تلاشهایی مانند مدل «شیمی بینفردی» (ICM) که توسط هری رایس در دانشگاه روچستر توسعه یافته، به بررسی عواملی چون پاسخدهی عاطفی و هماهنگی هدفها پرداختهاند، اما تمرکز این مدل بر رابطههای عمومی است نه شیمی خاص رمانتیک. همین خلأ باعث شد پژوهشگران کانادایی، با استفاده از رویکردی «از پایین به بالا»، مستقیماً از مردم بخواهند تعریف خود را از کشش عاشقانه بیان کنند.
در این مطالعه، پاسخهای ۲۰۰ شرکتکننده در بازه سنی ۲۱ تا ۷۶ سال، به تحلیل کیفی سپرده شد. از دل ۶۳۰ کد استخراجشده، ۹ محور اصلی از تجربه کشش عاشقانه شناسایی شد:
۱. تعامل مثبت (۶۴٪):
احساس پیوند عاطفی، جذب متقابل و لذت از بودن در کنار یکدیگر. «شما یک ارتباط احساسی با او دارید.»
۲. همسانی (۴۸٪):
علاقه متقابل و واکنشپذیری دوسویه. «داشتن شیمی یا کشش یعنی هر دو نفر علاقهای متقابل به یکدیگر دارند.»
۳. راحتی (۴۱٪):
آسودگی در تعامل، نبود تنش و امکان بیان صادقانه خود. «شما نمیترسید عمیقترین بخشهای وجودتان را با او در میان بگذارید.»
۴. سازگاری (۴۰٪):
احساس هماهنگی، مکمل بودن و تطابق رفتاری. «یعنی ما بسیار خوب با هم جور هستیم.»
۵. شباهت (۳۶٪):
اشتراک در علایق، نگرشها و سبک زندگی. «آنها شبیه به هم فکر میکنند، رفتار میکنند و علایق مشترک زیادی دارند.»
۶. جرقه غیرقابل توضیح (۳۱٪):
احساس رمزآلودی که به زبان نمیآید. «یعنی انرژی ارتعاشی مشابهی با هم دارید.»
۷. جذب جنسی (۲۸٪):
کشش فیزیکی و تمایل جنسی مشترک. «وقتی یک زوج خواستهها و نیازهای مشترکی دارند.»
۸. شیفتگی شدید (۲۴٪):
تمرکز ذهنی و احساسی کامل بر یکدیگر. «ما میخواهیم همه زمانمان را با هم بگذرانیم.»
۹. پاسخ فیزیولوژیک (۶٪):
پاسخهای بدنی هنگام تعامل، مانند لرزش معده یا تپش قلب. «مثل این است که پروانههایی در شکمتان پرواز میکنند.»
نتایج این مطالعه نشان داد که تعریف افراد از کشش رمانتیک در طول زمان و با افزایش سن یا طول مدت رابطه ممکن است تغییر کند. در روابط طولانیمدت، کشش بیشتر بر ابعاد احساسی متمرکز میشود تا جنبههای فیزیکی. نکته مهم آن است که این احساسات، برخلاف تصور رایج، در طول زمان از بین نمیروند، بلکه شکل آنها دگرگون میشود.
در ادامه، نویسندگان مقاله تأکید کردهاند که شکلگیری شیمی رمانتیک اغلب در بستر فعالیتهای مشترک و تعاملات روزمره رخ میدهد؛ مشابه آنچه در داستانهای عاشقانه سینمایی دیده میشود. در چنین فضاهایی، اهداف مشترک بستری برای همدلی، نزدیکی و در نهایت کشش عاشقانه فراهم میکند.
این تحقیق نشان میدهد که شناخت بهتر این عناصر نهتنها برای پژوهشهای آینده مفید است، بلکه میتواند برای افرادی که در مسیر انتخاب شریک زندگی قرار دارند، راهگشا باشد. کشف این ویژگیها میتواند به ایجاد رابطهای ماندگارتر، با آرامش و همدلی بیشتر بینجامد.