وقتی عشق کافی نیست؛ رازهای نادیده گرفتن نیازها در زندگی زناشویی
بسیاری از زوجها تصور میکنند جنگ و دعوا بزرگترین تهدید برای رابطه است، اما واقعیت چیزی فراتر از بحث و اختلاف است.
نیازها و احساسات در زوجدرمانی
وقتی زوجین قادر به درک نیازهای اساسی یکدیگر نیستند و پاسخ مناسب به یکدیگر نمیدهند، کیفیت زندگی مشترک کاهش پیدا میکند. برای نمونه، مرد ممکن است احساس کند همسرش نالایق است و این افکار او را آزار دهد، در حالی که زن با وجود رسیدگی به کارهای منزل، احساس میکند دیده نمیشود و مورد بیمهری قرار گرفته است. این ناتوانی در تعامل باعث میشود هر دو طرف حس کنند که عشق و دوست داشتن رنگ و معنا خود را از دست دادهاند.
تغییر در تعاملات
از دیدگاه زوجدرمانی، عامل اصلی مشکلات زناشویی نه بحث و دعوا، بلکه فاصله گرفتن و کاهش تماس میان زوجین است. همانطور که یک خودکار آبی و یک خودکار قرمز تنها رنگ خود را مینویسند، زوجها نیز اگر تعامل سالم نداشته باشند، نیازهایشان بیان نمیشود. هدف اصلی زوجدرمانی، ایجاد تغییرات در تعاملات زوج است تا بتوانند بهطور منظم درباره احساسات و نیازهای خود با یکدیگر صحبت کنند. در مواردی که زوجها از بیان نیازهای خود عاجز هستند و رابطه به الگوی «تعقیب و گریز» میرسد، حضور درمانگر ضروری میشود.
کشف داراییهای رابطه
یکی از مهارتهای کلیدی درمانگر، کشف داراییهای مثبت رابطه است. با تشویق زوج به بیان جملات مثبت و ثبت آنها، انگیزه ادامه رابطه تقویت میشود. گفتوگوها در حضور هر دو طرف و مدیریت درست جلسه درمان، آرامآرام باعث بهبود رابطه میشود. زوجها باید بهطور منظم نسبت به احساسات یکدیگر آگاه باشند و هرگاه ناراحتی یا ناخوشایندی در رابطه ایجاد شد، آن را مدیریت کرده و به توافق برای صحبت درباره آن برسند.
اهمیت بیان نیازها
برخی افراد به دلیل ترس از شکستن غرور یا آسیب دیدن، توانایی بازگشت به رابطه و بیان نیازهای خود را ندارند. فروید این شیوه دفاعی را در مکانیسمهای دفاعی مورد بررسی قرار داده است. بدون کمک درمانگر، بیان نیازها برای این افراد دشوار است. اما زمانی که درمانگر بتواند به بازگشایی احساسات درونی زوج کمک کند، فرآیند حل مشکلات بهبود مییابد. اغلب زوجها به شکلی «کوبنده» با یکدیگر رفتار میکنند؛ یک طرف به دنبال برطرف شدن نیازهای خود نیست و طرف دیگر تمام تمرکز خود را روی برآورده کردن نیازهایش میگذارد. حتی اگر وظایف روزمره بهخوبی انجام شود، فقدان «اطمینان خاطر قلبی» باعث آسیبپذیری احساسات میشود.
شباهت رابطه زوج با جوجهتیغی
جوجهتیغیها وقتی به هم نزدیک میشوند، تیغهایشان باعث درد یکدیگر میشود و وقتی از هم فاصله میگیرند، سرد و بیروح میشوند. مشابه این رفتار، زوجها نیز در تعامل با یکدیگر دائماً با احساس رنجیده شدن و شکنندگی مواجه هستند.
راهکار عادیسازی
خانم جانسون، زوجدرمانگر مشهور آمریکایی، عادیسازی را به عنوان راهکاری برای حل مشکلات ارائه کرده است. عادیسازی یعنی پذیرفتن رخدادها و برخورد با آنها به شکلی متعادل، نه فاجعهآمیز و نه دردآور. افلاطون در کتاب جمهور میگوید خشم احساسی در انسان سالم طبیعی است و تفاوت در نحوه ابراز خشم، طبیعی و قابلقبول است. روانشناسان معتقدند هنر بازگشت به رابطه پس از تعارض، مهارتی است که میتوان آن را آموخت.
نتیجهگیری
پذیرفتن اینکه برخی افراد به دلیل ویژگیهای شخصیتی و مغزی قادر به پاسخگویی به نیازهای دیگران نیستند، اولین گام برای عادیسازی رابطه است. جان گاتمن، خانوادهدرمانگر مشهور، میگوید: «۶۵ درصد مشکلات زوجها قابل حل نیست زیرا ناشی از تفاوتهای ژنتیکی، شخصیتی و محیطی است. باید تفاوتها را پذیرفت و یاد گرفت چگونه با آنها کنار آمد.»