آیا زمان مذاکره ایران با آمریکا فرارسیده است؟ / بررسی شرایط و ملاحظات راهبردی
نشانههایی از تغییر در فضای دیپلماسی منطقهای و جهانی به چشم میخورد. برخی کشورهای عربی در تلاشند ایران را به گفتوگو با آمریکا ترغیب کنند، در حالی که تغییراتی نیز در لحن مقامات آمریکایی، از جمله ترامپ، دیده میشود. آیا این تحولات، زمینهای برای بازنگری ایران در سیاستهای مذاکرهایاش فراهم کرده است؟

جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ خود، تجربههای متعددی در مذاکره با دولتهای مختلف، چه متخاصم و چه غیرمتخاصم، داشته است. این مذاکرات، حتی در شرایط بحرانی و جنگی، نتایج مثبتی برای کشور به همراه داشته و منافع ملی را تأمین کرده است. نمونهای از این مذاکرات، گفتوگو با رژیم بعثی صدام حسین بود؛ دشمنی که با تحمیل جنگی هشتساله، خسارتهای جبرانناپذیری به ایران وارد کرد، اما سرانجام مجبور به مذاکره شد و ایران توانست از این روند، دستاوردهای مهمی کسب کند.
تحرکات جدید در منطقه و تغییر لحن آمریکا
روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی به این موضوع پرداخته و تأکید کرده است که تحرکات برخی کشورهای عربی از جمله عمان، قطر و عربستان برای وساطت میان ایران و آمریکا و همچنین تغییر در لحن مقامات کاخ سفید، از جمله شخص ترامپ، میتواند زمینهای برای بازنگری در سیاستهای مذاکرهای ایران باشد.
در این گزارش آمده است که ایران، به عنوان قدرتی منطقهای، توانایی ورود به مذاکره را بدون نیاز به واسطهها دارد و برخورداری از منطق قوی و نیروهای کارآمد، این امکان را فراهم میآورد که در صورت ورود به مذاکره، از منافع ملی خود به طور کامل دفاع کند.
نگاهی به تجربیات گذشته در مذاکرات بینالمللی
جمهوری اسلامی ایران پیش از این نیز، در شرایطی حساس، مذاکراتی را انجام داده که منجر به تأمین مصالح کشور شده است. از جمله این موارد، مذاکره با عربستان سعودی پس از حادثه حج خونین سال ۱۳۶۶ بود. در آن زمان، علیرغم تأکید امام خمینی بر عدم بخشش آل سعود، تصمیمگیریهای بعدی به بازنگری در روابط انجامید. همچنین، در ماجرای شیخ نمر و بحران ناشی از حمله به سفارت عربستان در تهران، روابط دو کشور برای هفت سال قطع شد، اما در نهایت دولت سیزدهم تصمیم به بازگرداندن روابط گرفت و توانست با تجدیدنظر در سیاستها، منافع کشور را تأمین کند.
در این گزارش همچنین اشاره شده که حتی گروههایی مانند حماس که سالها زیر ضربات رژیم صهیونیستی بودهاند، وارد مذاکره شده و در تبادل اسرا منافع ملموسی کسب کردهاند. با این حال، در سیاستهای ایران، تنها ممنوعیت مطلق مذاکره، مربوط به رژیم صهیونیستی است که از سوی جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم نامشروع شناخته میشود.
ضرورت نقشآفرینی ایران در تحولات منطقه
با در نظر گرفتن تغییرات سیاسی در منطقه، بهویژه پس از تحولات سوریه، رقابتی شدید بین کشورهای منطقه برای تأثیرگذاری بر آینده سوریه در جریان است. در این میان، ایران از برخی تحولات کلیدی کنار گذاشته شده و این مسئله ضرورت ورود فعالانهتر به دیپلماسی منطقهای را برجسته میکند.
تمرکز بر مسائل داخلی؛ اولویتی که نباید نادیده گرفته شود
نویسنده این گزارش تأکید میکند که همزمان با بررسی رویکردهای سیاست خارجی، ضروری است که حکمرانان ایران توجه ویژهای به مسائل داخلی، بهویژه وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم داشته باشند. این گزارش تصریح میکند که قدرت واقعی یک نظام سیاسی نهتنها از توانمندیهای دفاعی، بلکه از حمایت مردمی و تأمین رفاه شهروندان ناشی میشود.
در نهایت، این پرسش مطرح است که آیا شرایط کنونی، فرصت مناسبی برای ورود ایران به مذاکراتی جدید است؟ پاسخ به این سؤال، وابسته به تصمیمگیریهای کلان سیاستگذاران ایرانی خواهد بود.