کنسرسیوم غنیسازی؛ کلید حل بنبست مذاکرات ایران و آمریکا یا معمای بیپاسخ؟
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در حالی ادامه دارد که مفهوم «کنسرسیوم غنیسازی» به عنوان یکی از محورهای پرچالش این گفتوگوها مطرح شده است.

در روزهای اخیر، عبارت «کنسرسیوم غنیسازی» بارها در فضای سیاسی و رسانهای ایران شنیده میشود؛ مفهومی که به نظر میرسد بتواند راهحلی برای پایان بنبست مذاکرات هستهای تهران و واشنگتن باشد. اگرچه امکان دستیابی به توافقی نزدیک به نظر میرسد، اما واقعیتهای پشت پرده و خطوط قرمز هر دو طرف پیچیدگیهای زیادی را پیش روی دیپلماسی ایران و آمریکا قرار داده است.
روزنامه خراسان در یادداشتی با عنوان «کنسرسیوم، مکمل صنعت هستهای و نه جایگزین» به بررسی پیشنهاد آمریکاییها درباره مشارکت ایران در چنین کنسرسیومی پرداخته است. این روزنامه تأکید میکند که کنسرسیوم غنیسازی میتواند در قالب دو مدل اصلی شکل بگیرد: یکی با حفظ تاسیسات غنیسازی در داخل ایران و دیگری با انتقال مرکز غنیسازی به خارج از خاک کشور.
ایران از نظر اصولی با تشکیل چنین کنسرسیومی مخالفتی ندارد؛ اما شرط اصلی تهران این است که فعالیت غنیسازی باید همچنان در داخل کشور انجام شود. به این ترتیب، ایران قادر خواهد بود با مشارکت کشورهای منطقه مانند عربستان و امارات، و همچنین کشورهای پیشرفتهای چون روسیه، چین، آمریکا و اعضای اتحادیه اروپا، این کنسرسیوم را پایهگذاری کند. این راهکار میتواند تاسیسات داخلی ایران را حفظ کند و به کشورهای شریک اجازه دهد نقش نظارتی و مشارکتی در مراحل مختلف از استخراج تا مصرف مواد داشته باشند.
با وجود این، حضور کارشناسان خارجی در تاسیسات حساس هستهای ایران نگرانیهایی از بابت احتمال جاسوسی ایجاد میکند. علاوه بر این، هر گونه توافق میان ایران و آمریکا در این زمینه بر اساس قانون INARA باید به تأیید کنگره آمریکا برسد که میتواند روند مذاکرات را پیچیدهتر کند. ایران همچنین خواستار تعیین دوره زمانی محدود برای فعالیت کنسرسیوم و تضمینهایی برای پایانپذیری توافق است.
از سوی دیگر، مدل مورد علاقه طرف آمریکایی، شکلگیری کنسرسیومی است که مرکز غنیسازی آن خارج از ایران قرار داشته باشد. این گزینه ممکن است در کشورهایی مانند قزاقستان، روسیه یا عمان پیاده شود و مواد غنیشده پس از تولید به ایران منتقل شود. این شیوه برای غربیها اطمینان بیشتری به همراه دارد، اما تهران آن را به دلیل فاصله گرفتن از خط قرمز خود در موضوع غنیسازی داخل کشور، رد میکند.
تجربیات گذشته، از جمله بدعهدیهای غرب در تأمین مواد غنیشده ۲۰ درصدی برای رآکتور تهران و خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، سبب شده است که ایران نسبت به چنین طرحهایی با دیده شک و تردید نگاه کند. ضمن آنکه این مدل مستلزم تعطیلی تاسیسات داخلی است؛ موضوعی که نه تنها با منافع فنی ایران در تضاد است، بلکه از منظر اقتدار و بازدارندگی ملی نیز غیرقابل قبول است.
در مجموع، کارشناسان بر این باورند که هر گونه کنسرسیوم باید مکمل صنعت هستهای ایران باشد و جایگزین آن نشود. حفظ ظرفیتهای بومی و ادامه غنیسازی در حداقل سطح ۳.۶۷ درصد، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو، تهران باید تضمینهای محکم و رفع مؤثر تحریمها را به عنوان پیششرط هر توافقی مطرح کند.
با وجود این، مسیر پیش رو دشوار و پر از پیچیدگی است و طرفهای مقابل از انواع فشارها و ابزارهای سیاسی خود برای پیشبرد منافعشان بهره میبرند. تیم دیپلماتیک ایران نیز نباید اجازه دهد بازیهای روانی و سیاسی مانع پیشرفت واقعی مذاکرات شود.