خبرهای داغ
کدخبر: ۲۰۱۳۶
تاریخ خبر:

روایت تلخ دختر دانشمند هسته‌ای از لحظه حمله مرگبار صهیونیست‌ها به تهران

صبح جمعه‌ای که قرار بود با دیدار خانوادگی و شادی بگذرد، برای «فاطمه عسگری» به کابوسی تبدیل شد که هرگز از ذهنش پاک نخواهد شد.

روایت تلخ دختر دانشمند هسته‌ای از لحظه حمله مرگبار صهیونیست‌ها به تهران

خانواده شهید «منصور عسگری»، دانشمند برجسته هسته‌ای کشور، در پی حمله موشکی رژیم صهیونیستی به بلوک ۱۲ شهرک شهید چمران تهران به شهادت رسیدند. در این حمله بی‌رحمانه، همسر او «معصومه یوسفی» که از اساتید بازنشسته دانشگاه پیام‌نور بود، دخترش «مرضیه عباسی» فوق‌تخصص نوزادان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، و نوه سه‌ساله‌اش «زهرا برزگر» نیز جان خود را از دست دادند.

به گزارش دفاع‌پرس، «فاطمه عسگری» فرزند شهید منصور عسگری، در گفت‌وگویی جزئیات این حادثه تلخ و ابعاد شخصیتی و حرفه‌ای پدر و سایر اعضای خانواده‌اش را بازگو کرده است.

او با یادآوری روز حادثه گفت: «صبح جمعه ۲۳ خرداد، رژیم صهیونیستی با موشک‌باران بلوک ۱۲ شهرک شهید چمران، شش طبقه از دو برج مسکونی را به طور کامل فروریخت. ده‌ها نفر، از جمله خانواده من، شهید شدند. هنوز هم نمی‌توانم باور کنم که دیگر در کنار ما نیستند.»

پیشینه علمی و همکاری‌های مهم شهید عسگری

فاطمه عسگری درباره سوابق علمی پدرش توضیح داد: «پدرم پس از دریافت کارشناسی ارشد فیزیک هسته‌ای از دانشگاه شیراز، به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) مشغول به کار شد. او همکاری نزدیکی با شهیدان مسعود علی‌محمدی، فریدون عباسی و محسن فخری‌زاده داشت. نتیجه این همکاری‌ها، تأسیس سازمان «سپند» بود که حتی نام آن نیز به پیشنهاد پدرم انتخاب شد. پس از شهادت دکتر علی‌محمدی، پدرم همچنان همکاری علمی خود را با شهیدان فخری‌زاده و عباسی ادامه داد، در حالی که تمام فعالیت‌هایشان صلح‌آمیز و در چارچوب قوانین بین‌المللی بود.»

تصویری از شخصیت و سبک زندگی

او پدرش را انسانی متواضع، مهربان، خانواده‌دوست و اهل عبادت توصیف کرد و افزود: «پدرم از جوانی توصیه امام خمینی (ره) را برای روزه‌داری در دوشنبه و پنجشنبه‌ها به‌جا می‌آورد و این سنت را تا آخرین سال زندگی حفظ کرد. با وجود مسئولیت‌های سنگین، در کارهای خانه مشارکت داشت، به مناسبت تولد اعضای خانواده شعر می‌سرود و همواره ساده‌زیستی را سرلوحه زندگی قرار داده بود.»

فاطمه عسگری در ادامه گفت: «پدرم فقط از دانشگاه امام حسین (ع) حقوق دریافت می‌کرد. با اینکه در وزارت دفاع هم فعالیت داشت، هرگز دستمزدی از آنجا نگرفت و حتی زمانی که پیشنهاد درآمد بیشتر شد، آن را رد کرد. خانه‌ای که در آن شهید شد، محل زندگی‌مان بود و دارایی خاصی در داخل یا خارج کشور نداشت. شایعات درباره توقیف اموال خارجی‌اش ناشی از برداشت نادرست از اسناد قدیمی تحریم‌های آمریکا بود.»

یاد مادر و خواهر شهید

با بغضی در صدا، فاطمه از مادرش یاد کرد: «مادرم، معصومه یوسفی، ستون اصلی خانه بود. در همه مراحل زندگی، از کودکی ما تا مراقبت از نوه‌ها، با عشق و آرامش در کنار خانواده بود و تا آخرین لحظه دوشادوش پدرم ایستاد.»

او درباره خواهرش، دکتر مرضیه عباسی، گفت: «خواهرم فوق‌تخصص نوزادان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. شخصیتی آرام، خوش‌اخلاق و بسیار دلسوز داشت. در کارش همواره دقیق و قابل اعتماد بود. دختر خردسالش نیز همراه او در این حمله به شهادت رسید.»

آخرین دیدار

فاطمه عسگری با صدایی لرزان از آخرین ساعات با خانواده‌اش گفت: «برای عید غدیر قرار بود چند روز در کنار پدر و مادرم باشیم. پنجشنبه عصر با پسرم به خانه‌شان رفتیم اما برای انجام کاری مجبور شدم شب به خانه خودم برگردم. بامداد جمعه صدای انفجار شدیدی شنیدم و ابتدا فکر کردم رعد و برق است. اما وقتی فهمیدم محل سکونت خانواده‌ام هدف حمله قرار گرفته، فقط دعا می‌کردم سالم باشند. متأسفانه چنین نشد و حتی فرصت خداحافظی درست هم پیدا نکردم. پنجشنبه شب، هر چهار نفرشان تا جلوی در آمدند و بدرقه‌مان کردند.»

تنها یادگار

او افزود: «از زیر آوار فقط یک کیف پیدا شد که نامه‌های عاشقانه پدرم به مادرم در دوران نامزدی داخل آن بود. این تنها چیزی است که از خانه و خانواده‌ام باقی مانده است.»

پیام آخر

در پایان این گفت‌وگو، فاطمه عسگری با تأکید بر اینکه دشمنان از پیشرفت علمی ایران هراس دارند، گفت: «آنها با این حمله، نه فقط پدرم، بلکه نماد دانش و ایستادگی ایران را هدف قرار دادند. اما راه شهیدان ادامه دارد و ما محکم ایستاده‌ایم.»

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.