شوخی دولت پزشکیان با فیلترینگ؛ چرا طرح رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی خطرناک است؟
مسعود پزشکیان در شرایطی وعده رفع فیلترینگ را داده است که به نظر میرسد طرحی که بر اساس آن واتساپ و گوگلپلی رفع فیلتر شدند بیشتر موجب محدودیت در اینترنت خواهد شد.
بابک قناد: مسعود پزشکیان در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بارها وعده رفع فیلتر شبکههای اجتماعی پرمخاطب و سایتهای پربازدید را مطرح کرد. این وعده از همان ابتدا با تردید بسیاری همراه بود، چراکه به نظر میرسد دولت اختیار کافی برای چنین اقدامی ندارد. کاربران شبکههای اجتماعی به خاطر دارند که تلگرام به دستور قاضی بیژن قاسمزاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و هنر، فیلتر شد و اینستاگرام، واتساپ، گوگلپلی و برخی دیگر از سایتها نیز در جریان حوادث پس از کشته شدن مهسا امینی توسط نهادی خارج از دولت مسدود شدند. افزون بر این، ترکیب شورای عالی فضای مجازی، که نقش سیاستگذار در این حوزه را دارد، به گونهای است که دولت تصمیمگیر اصلی در آن نیست.
با وجود این موانع، مسعود پزشکیان و دولتش بارها وعده رفع فیلتر را تکرار کردند و مدعی شدند که گام اول این وعده هفته گذشته برداشته شده است. در حالی که رسانهها و حامیان دولت از «ترک خوردن دیوار فیلترینگ» سخن میگویند، هنوز هیچ اطلاعات رسمی و شفافی از طرح مصوب شورای عالی فضای مجازی، که منجر به رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی شده، منتشر نشده است. همچنین، گامهای بعدی این رفع فیلترینگ نیز مشخص نیست.
اما ساعاتی پیش از آغاز جلسه شورای عالی فضای مجازی، خبرگزاری مهر از طرحی رونمایی کرد که به ادعای این رسانه قرار بود مصوبه شورای عالی فضای مجازی باشد. این طرح، که توسط هیچ مقام رسمی تأیید یا تکذیب نشد، در سایه سکوت دولت و وزارت ارتباطات، بهنوعی تأیید ضمنی را القا میکند. بررسی این طرح نشان میدهد که آنچه بهعنوان « طرح مرحلهای رفع فیلترینگ» مطرح شده، میتواند در عمل منجر به محدودیتهای بیشتری برای کاربران اینترنت شود.
بررسی بخشهای اصلی طرح:
۱. تعرفهگذاری و محدودیت ترافیک
در بخشی از طرح آمده است: «ابلاغ سند سیاستها و الزامات تعرفهگذاری ترافیک شبکه و تسهیم درآمد محتوا»، «اصلاح تعرفه در جهت کاهش مصرف سکوهای خارجی» و «اعمال بخش دوم از سیاستهای تعرفهای با هدفگذاری مشترکان پرمصرف».
این موارد نشاندهنده اعمال نوعی تعرفهگذاری جدید است که ممکن است ادامه روندی باشد که در دولت حسن روحانی آغاز شد و بیطرفی شبکه را از میان برد. بر اساس این طرح، احتمال دارد هزینه اینترنت برای کاربران بهجای دو نرخی، به سه نرخی تبدیل شود؛ به این معنا که استفاده از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی هزینهای بیشتر نسبت به سایر وبسایتهای داخلی و خارجی داشته باشد.
۲. ارائه یوتیوب از طریق درگاههای داخلی
طرح پیشنهاد داده که «یوتیوب از طریق درگاههای حکمرانیپذیر» ارائه شود. این بدان معناست که یوتیوب از طریق یک پوسته داخلی در دسترس کاربران قرار گیرد. این اقدام، علاوه بر تهدید حریم شخصی کاربران، ممکن است منجر به پایش فعالیتها و دادههای آنان شود، مشابه اتفاقی که با تلگرام طلایی و موبوگرام رخ داد. در آن زمان بنا بر برخی اخبار، اطلاعات بیش از ۲۰ میلیون کاربر در اینترنت منتشر شد. این موضوع به دلیل آنکه برای دسترسی به امکانات بیشتر در یوتیوب نیاز به لاگین با حساب کاربری گوگل (جیمیل) است، میتواند مخاطرات بیشتری برای کاربران ایجاد کند.
۳. لایحه مقابله با اخبار جعلی
این لایحه میتواند به محدودیت آزادی بیان در شبکههای اجتماعی منجر شود، چراکه تجربههای پیشین نشان داده چنین اقداماتی معمولا بهجای مقابله با اخبار جعلی، به تهدید و تحدید بیان آزاد کاربران میانجامد.
۴. ممنوعیت استفاده دستگاههای دولتی از سکوهای خارجی
در بخشی دیگر از این طرح آمده است که «تصویب ممنوعیت استفاده رسمی دستگاهها از سکوهای خارجی و الزام به حضور در سکوی داخلی» همچنین در جای دیگری آمده « ارائه خدمات الکترونیکی مرتبط با یارانه، کارت سوخت، پلیس و قوه قضاییه به صورت انحصاری در سکوهای داخلی منتخب»
این بخش هم میتواند به نوعی انحصار موجب شود. به تعبیر دیگر، شهروندان برای دریافت خدمات از دستگاههای دولتی و عمومی، ملزم به نصب و استفاده از پیامرسانهای داخلی میشوند. این بند علاوه بر اینکه میتواند با مواد ۹ و ۲۵ قانون اساسی و ماده ۳ قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان (مصوب ۱۳۸۸) در تضاد باشد، ممکن است امنیت و حریم خصوصی شهروندان را هم به خطر بندازد. هفته گذشته آزمایشگاه امنیتی صندوق فناوری باز (OTF) طی گزارشی، سه پیامرسان داخلی را ناامن دانست؛ در نتیجه الزام شهروندان و کاربران به استفاده از پیامرسانهای داخلی، میتواند علاوه بر نقض حقوق شهروندی، تهدید کننده امنیت آنها هم باشد.
۵. اینترنت طبقاتی
با تأکید بر «شناسا نمودن ترافیک و IP» و «ساماندهی اینترنت اقشار»، به نظر میرسد این طرح نوعی اینترنت طبقاتی را هدف قرار داده است. اینترنتی که بر اساس آن، برخی کاربران نسبت به برخی دیگر امکان دسترسی بیشتری دارند. این وضعیت با اصول عدالت و دسترسی آزاد به اطلاعات مغایرت دارد.
۶. مقابله با فیلترشکنها
در طرح آمده است: «تقویت دانش فنی و مقابله مؤثر با ابزارهای پالایششکن» و «ارائه پالایششکن قانونی». این موارد به معنای محدودیت بیشتر در دسترسی به فیلترشکنها است. تجربه نشان داده است که این تلاشها میتواند منجر به اختلالات گسترده در اینترنت شود. نمونه آن میتواند بسته شدن دسترسی کابران به DNS های سرویس Cloudflare و اختلال در تعداد زیادی از سایتها و سرویسهای داخلی بود.
نتیجهگیری
بررسی این طرح نشان میدهد که ادعای رفع فیلترینگ، نهتنها به گشایش واقعی در فضای مجازی نمیانجامد، بلکه ممکن است به گرانتر، محدودتر و طبقاتیتر شدن اینترنت منجر شود. پرسش اصلی این است که چرا دولت بهجای اینهمه تلاش برای مدیریت و کنترل فضای مجازی، آن هم از راه «وفاق»، پهنای باند اینترنت را افزایش نمیدهد تا کاربران حداقل از اینترنتی باکیفیتتر بهرهمند شوند؟