احمد زیدآبادی درباره حواشی پژمان جمشیدی: شهرت هم آفات خود را دارد
ماجرای پژمان جمشیدی این روزها به یکی از موضوعات داغ رسانهها تبدیل شده است.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی منتشر شده در کانال تلگرامی خود با عنوان «پژمان جمشیدی و آفات شهرت!» نوشت:«زندگی خصوصی پژمان جمشیدی مثل لباسی که در برابر آفتاب پهن شده باشد، دیگر گویا قرار نیست مورد پردهپوشی کسی قرار گیرد.»
به گفته زیدآبادی، یکی از مهمترین دردسرهای شهرت در هر حرفهای، کنجکاوی عمومی نسبت به زندگی خصوصی افراد مشهور و حتی مباح دانستن افشای رازهای شخصی آنها است. این کنجکاوی و شایعات گاهی میتواند حتی دامنزننده به دروغپردازیها باشد و شیرینی شهرت را به تجربهای تلخ و دشوار تبدیل کند.
وی تأکید کرده که مشهور شدن، مانند قدرت و ثروت، نیازمند ظرفیتسازی و توانایی مدیریت پیامدهای آن است و بدون چنین آمادگی، حتی یک لغزش کوچک میتواند اثرات شدیدی بر زندگی شخصی و اجتماعی فرد بگذارد.
زیدآبادی تصریح کرده که پاراگرافهای بالا کلی است و اشاره مستقیمی به پژمان جمشیدی ندارد، چرا که او هنوز از سوی دادگاه صالح به جرم مشخصی محکوم نشده و در حال حاضر تنها در معرض اتهام قرار دارد.
وی ادامه میدهد: «از راه دور و برای کسانی که پژمان جمشیدی را از طریق فوتبال یا سینما میشناسند، اتهام «تجاوز به عنف» با آن کیفیتی که در رسانهها مطرح شده، به راحتی پذیرفتنی نیست. مگر اینکه فرد مورد نظر مشکلات روانی داشته باشد که چنین رفتاری از او سر بزند.»
با این حال، حق قانونی شاکی برای پیگیری اتهام محفوظ است و نمیتوان این روند را نادیده گرفت. زیدآبادی همچنین به اظهارات برخی آشنایان جمشیدی اشاره کرده که ادعا کردهاند وی اهل «پیشنهادهای بیشرمانه» بوده است، اما تأکید کرده که از نظر شرعی و قانونی، این موضوع جرم محسوب نمیشود.
در ادامه یادداشت آمده است که از نظر فقهی، شرط مباح بودن روابط جنسی میان دو فرد مجرد و بالغ، رضایت طرفین است. این رضایت معمولاً از طریق بیان کلمات مشخص احراز میشود، اما برخی فقیهان معتقدند که حتی اعلام کلامی هم ضرورت ندارد و صرف خواست طرفین کفایت میکند.
در پایان، زیدآبادی یادآوری کرده که تا زمانی که شاکی خصوصی ادعای نقض حقوق خود را مطرح نکند، امکان تعقیب قضایی وجود ندارد. او همچنین اشاره کرده که حتی اگر فردی از منظر اجتماعی یا اخلاقی قابل نقد باشد، بدون شکایت قانونی نمیتوان او را مجازات کرد، هرچند شهرت و بازتاب رفتارها در رسانهها میتواند خود اثر بازدارندهای داشته باشد.