شجریان در واکنش به اظهارات شهرام ناظری: «مولانا را نمیتوان مصادره کرد»
اختلاف نظر بر سر هویت فرهنگی مولانا، بار دیگر با اظهارات تازه شهرام ناظری در قونیه بالا گرفته است.
شهرام ناظری، در تازهترین اظهاراتش در دانشگاه سلجوق قونیه، گفته است: «ما باید از دولت و مردم ترکیه تشکر کنیم که مولانا را زنده نگه داشتهاند؛ اگر مولانا ایران بود، مطمئن باشید این هم از بین رفته بود.» این جمله، بیش از آنکه صرفاً یک انتقاد به وضعیت فرهنگی ایران باشد، به نظر یک تأیید ضمنی اقدامات ترکیه در پروژه مصادره مولانا جلوه میکند.
ماجرای مصادره مولانا توسط ترکیه موضوع تازهای نیست؛ سالهاست که این کشور با تکیه بر دفن مولانا در قونیه، او را در روایت رسمی خود «شاعر و عارف ترک» معرفی میکند و از این نام بهرههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میبرد. این واقعیت بارها مطرح شده و حالا موضعگیری یک هنرمند ایرانی در همین بستر، مورد توجه قرار گرفته است.
مولانایی که در روایت رسمی ترکیه عرضه میشود، شاعری است که کمتر به فارسی بودنش اشاره میشود. نام «بلخی» به حاشیه رفته و «رومی» جای آن را گرفته است؛ اثری که تماماً به زبان فارسی است، اما در بستهبندی فرهنگی ترکیه، زبان اصلی او دیگر محوریت ندارد.
محمدرضا شجریان پیشتر درباره این موضوع گفته بود: «مولانا در ترکیه یک سمبل اقتصادی شده است. اینها نماد فرهنگی ما را غارت کردند و شناسنامه جعلی براش درست کردند به نام رومی.» پرسش اینجاست که اگر مولانا ایران بود، آیا از بین میرفت؟ پس تمام قرائتها، تصحیحها، ترجمهها، شرحها، آوازها و اندیشههای فارسی چه شد؟ آیا سالها فعالیتهای ناظری در این زمینه، نادیده گرفته شده است؟
شاید مسئله اصلی این نباشد که مولانا کجا زنده مانده، بلکه این است که کجا شبیهتر به خودش باقی مانده است. و این دقیقاً همان نکتهای است که سخنان شهرام ناظری نه تنها قابل دفاع نیست، بلکه پاسخ شجریان را ضروری کرده است.