وقتی گزارشگران صدا و سیما به سوهان روح هواداران فوتبال تبدیل میشوند
شکست دوباره استقلال در آسیا تنها دغدغه هواداران این تیم نیست؛ گزارشهای پر از کنایه و شوخیهای بیمزه مجریان صدا و سیما نیز به «سوهان روحی» برای فوتبالدوستان تبدیل شده است. از پیمان یوسفی تا محمدرضا احمدی، انتقادهای یکطرفه علیه باشگاهها در حالی ادامه دارد که مسائل مهمتری مانند حق پخش تلویزیونی و محرومیت از میزبانی در ورزشگاه آزادی نادیده گرفته میشود.

بابک قناد، پنجره نیوز: استقلال بار دیگر در آسیا شکست خورد. آبیپوشان در دومین بازی خود مقابل المحرق در ورزشگاه شهر قدس مغلوب شدند. استقلالیها در لیگ داخلی نیز نتایج مطلوبی کسب نکردهاند و همین موضوع باعث نارضایتی شدید هواداران شده است؛ بهطوریکه در ورزشگاه شعارهایی علیه بازیکنان و حتی کادر فنی سر داده میشود. اما علاوه بر نتایج ضعیف، پدیده دیگری نیز روح و روان هواداران استقلال را آزار میدهد: گزارشگران و مجریان صدا و سیما.
پس از کریخوانیها و شوخیهای سخیف مجریان تلویزیون در پی شکست سنگین هفت بر یک مقابل الوصل، اینبار گزارش پیمان یوسفی در جریان بازی و اظهارنظرهای محمدرضا احمدی در استودیوی شبکه سه بار دیگر خشم هواداران را برانگیخت.
یوسفی در طول گزارش، بارها با کنایه و اصطلاحاتی که یادآور دهه ۸۰ بود، به بازیکنان و مربیان استقلال تاخت و حتی بازیکنی چون جنپو را به تمسخر گرفت. او از کیفیت پایین بازی استقلال گفت و آشکارا خواستار برکناری ساپینتو شد. پس از پایان مسابقه نیز احمدی ادامهدهنده همان مسیر بود و با اشاره به هزینههای تیمهای ایرانی، به مدیران استقلال و سایر باشگاهها تاخت.
این سخنان در حالی مطرح میشود که مجریان و گزارشگران صدا و سیما عامدانه یا از سر ناآگاهی بسیاری از مسائل مهمتر را نادیده میگیرند. آنها به باشگاهها میتازند اما هیچگاه پاسخگوی عملکرد سازمان خود نیستند؛ سازمانی که سالهاست در برابر پرداخت حق پخش ایستادگی کرده و یکی از اصلیترین حقوق فوتبال و هوادارانش را پایمال میکند.
همچنین همه اذعان دارند که عدم میزبانی استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی و تبعید آنها به شهر قدس، بخش مهمی از مشکلات این دو باشگاه را رقم زده است. دو تیمی که قدرت و اعتبار آسیایی خود را از حضور دهها هزار هوادار در آزادی میگرفتند، امروز مجبورند در ورزشگاهی کوچک و نهچندان استاندارد به میدان بروند؛ موضوعی که یوسفی و احمدی هرگز به آن اشارهای نکردند.
از سوی دیگر، در ماههای اخیر نوعی مد رایج شده است که مجریان تلویزیون بارها به هزینههای خرید بازیکنان خارجی حمله میکنند. همان کسانی که در سالهای گذشته هنگام تقابل تیمهای ایرانی با حریفان اماراتی، قطری و عربستانی با تکرار کلیشههایی چون «تیم چندملیتی» یا «دلارهای نفتی» مخاطبان را خسته میکردند.
در نهایت آنچه امروز بیش از هر زمان به چشم میآید، طلبکاری مجریان و گزارشگران صدا و سیما و شوخیهای بیمزه و گاه سخیف آنها درباره فوتبال است؛ در حالیکه اگر قرار باشد انتقادی به استقلال، پرسپولیس یا دیگر باشگاهها وارد شود، صدا و سیما و مجریانش آخرین کسانی هستند که حق دارند ژست انتقادی بگیرند.