خبرهای داغ
کدخبر: ۲۳۳۰۰
تاریخ خبر:

اگر استقلالی‌ هستید بدانید

شکست سنگین استقلال مقابل الوصل امارات، موجی از انتقاد و ناامیدی را میان هواداران برانگیخته است. اما ریشه این فاجعه کجاست؟

اگر استقلالی‌ هستید بدانید

زندگی فوتبال بدون شکست معنا ندارد، اما برای استقلالی‌ها، باخت اخیر در دبی زخمی عمیق و لکه‌ای سنگین بر تاریخ باشگاه بود. آبی‌پوشان تنها یک راه دارند؛ استفاده از فرصت‌های آینده برای جبران، اما با شرایط فعلی این امید چندان روشن به نظر نمی‌رسد.

فرهنگی که سال‌هاست در اطراف استقلال شکل گرفته، به شدت مسموم است و همین فضای آلوده باعث شده بازیکنان امروز استقلال حتی در لحظه‌های تلخ، کمترین اثری از پشیمانی و مسئولیت‌پذیری در چهره‌شان دیده نشود.

هلدینگ و داستان تکراری سقوط

حدود دو سال پیش، با واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس، امیدها برای یک دوره تازه زنده شد. اما درست در روزهایی که تیم در آستانه قهرمانی لیگ بیست‌وسوم بود، تغییرات مدیریتی نسنجیده و تحت فشار سرمربی وقت، تمرکز تیم را بر هم زد و قهرمانی از دست رفت.

تابستان بعد، قرارداد عجیب با بازیکنان بوسنیایی که حتی یک دقیقه هم به میدان نرفتند و نزدیک به یک میلیون دلار خسارت روی دست باشگاه گذاشت، نمادی از مدیریت ناکارآمد شد. پنج خرید تابستانی همان سال هم تنها تا نیم‌فصل دوام آوردند و همه جدا شدند. تغییرات پی‌درپی مدیرعامل، مربی و بازیکن، پایان کار را به رتبه نهم لیگ رساند؛ فصلی که با رکوردهای منفی بی‌سابقه در تاریخ استقلال به یادگار ماند.

امسال نیز با وجود هزینه‌های سنگین و خریدهای پرسر و صدا، تنها در آغاز فصل، استقلال بدترین شکست تاریخ خود را در آسیا تجربه کرد. پرسش اصلی اینجاست: در شرایطی که نمایندگان تام‌الاختیار هلدینگ هیچ پاسخگویی به نهاد یا فردی ندارند، چه کسی قرار است ایرادهای مدیریتی افرادی مانند تاجرنیا را اصلاح کند؟ شاید اگر استقلال به همان روزهای بی‌پولی بازمی‌گشت، دست‌کم چنین فاجعه‌هایی کمتر رقم می‌خورد.

هوادارانی که بی‌تقصیر نیستند

اما مسئولیت تنها بر گردن مدیران نیست. آیا هواداران از رفتارهایی چون ژست طلبکارانه عارف آقاسی در فرودگاه یا انداختن تقصیر به گردن بازیکنان خارجی توسط آرمین سهرابیان خشمگین نشدند؟ یا عذرخواهی کاپیتان روزبه چشمی که جمله‌اش را با این عبارت آغاز کرد: «شما تعیین نمی‌کنید من حرف بزنم یا نه»، پذیرفتنی است؟

واقعیت تلخ این است که استقلال پر شده از بازیکنانی که در زمین عملکردی ضعیف دارند، اما بیرون از میدان سرشار از غرور و تکبر ظاهر می‌شوند. یکی از دلایل اصلی این روند، سپر حمایتی است که هواداران برایشان ساخته‌اند. در فضای مجازی، انتقاد رسانه‌ها سرکوب می‌شود، پیشکسوتان منتقد به سهم‌خواهی متهم می‌گردند و مقامات ورزشی هم ترجیح می‌دهند سکوت کنند؛ نتیجه این چرخه معیوب، دریافت ۷ گل از یک تیم معمولی اماراتی است.

به‌یاد بیاورید زمانی را که کاپیتان فعلی سال گذشته جلوی دوربین گفت: «هر کاری کنید، این تیم نمی‌افتد». جمله‌ای که باید نشانه بی‌مسئولیتی تلقی می‌شد، اما عده‌ای هوادار آن را تعصب تفسیر کردند. همین نگاه ساده‌انگارانه باعث شد ناکامی‌های بزرگ فصل گذشته پشت یک قهرمانی کم‌اهمیت در جام حذفی پنهان شود.

پیراهنی که دیگر ارزش ندارد

استقلال وقتی عادی شد که برای جذب بازیکنی مثل عارف آقاسی، طبق گزارش‌ها، نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه کرد؛ عددی که حتی تراکتور ولخرج هم حاضر به پرداختش نبود. روزگاری پوشیدن پیراهن استقلال و پرسپولیس چنان افتخاری داشت که بازیکنان حاضر بودند برای حضور در این دو تیم از خواسته‌های مالی‌شان بگذرند. امروز اما ارزش پیراهن استقلال چنان پایین آمده که نه بازیکنی به خاطر آن تخفیف می‌دهد و نه کسی پس از یک شکست تحقیرآمیز آرامش خود را از دست می‌دهد.

با ادامه چنین روندی و حمایت بی‌چون‌وچرا از بازیکنان، استقلال همچنان باید در انتظار روزهای تلخ و ناکامی‌های تازه باشد.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.