جزییات تازه از پرونده قتل همسر ناصر محمدخانی
۲۳ سال از جنایت هولناکی که در آن لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی فوتبالیست معروف دهه‌های ۶۰ و ۷۰، به دست شهلا جاهد، همسر صیغه‌ای ناصر، کشته شد، می‌گذرد.
در جدیدترین قسمت برنامه «سرنخ» که توسط تلویزیون همشهری پخش شد، با حضور عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع شهلا جاهد و مهدی ابراهیمی، روزنامه‌نگار حوادث، پرونده قتل همسر ناصر محمدخانی دوباره مورد بررسی قرار گرفت. این برنامه به تحلیل جزئیات این جنایت و بازخوانی حقایق پنهان پرداخته است.
آغاز بازسازی قتل و جزئیات تازه
مهدی ابراهیمی، روزنامه‌نگار و شاهد آن زمان این پرونده، از چگونگی بازسازی صحنه قتل سخن گفت. او یادآوری کرد: «من در زمان وقوع این حادثه خبرنگار روزنامه ایران بودم و وقتی متوجه شدم که قرار است صحنه قتل بازسازی شود، همراه با عکاس به خانه ناصر محمدخانی رفتیم. پس از چند دقیقه انتظار، اجازه ورود به ما داده شد. در جریان بازسازی، شهلا جاهد مکان‌هایی که شب قبل در آن مخفی شده بود را نشان داد و شروع به بازسازی حادثه کرد. او درباره اتفاقات شب حادثه صحبت می‌کرد و اطلاعاتی جدید ارائه می‌داد که تا آن زمان بیان نکرده بود.»
ابراهیمی با اشاره به جزئیات گفت: «شهلا اظهار داشت که صبح روز حادثه وقتی لاله سحرخیزان از خانه خارج شد، درب خانه بسته شد و او در داخل خانه محبوس شد. از نظر من، شهلا برای قتل به خانه ناصر نرفته بود. اگر قصد قتل داشت، با خود چاقو و دستکش می‌آورد. به نظر می‌رسید که او به‌طور تصادفی در خانه ناصر گرفتار شده و سعی داشت تا صبح از آنجا فرار کند.»
سوالات بی‌پاسخ: آیا شهلا تنها بود؟
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل شهلا جاهد، در دفاع از موکل خود به برخی ابهامات در این پرونده اشاره کرد. او تأکید کرد: «شواهدی وجود داشت که نشان می‌دهند فرد یا افرادی دیگر در صحنه قتل دخالت داشته‌اند. مثلاً در محل حادثه ته‌مانده سیگار پیدا شده بود، در حالی که شهلا سیگار نمی‌کشید. درخواست ما این بود که این سیگارها بررسی شوند تا مشخص شود که به چه کسی تعلق دارند.»
خرمشاهی همچنین افزود: «پلیس به‌دقت تحقیق نکرد که آیا امکان دارد یک نفر از شب تا صبح در خانه‌ای مخفی باشد و هیچ صدای غیرعادی از او شنیده نشود. درگیری‌ها و جراحت‌ها باید به‌دقت مورد بررسی قرار می‌گرفت، اما این موضوعات در تحقیقات نادیده گرفته شد. همچنین برخی از قضات در مراحل بالاتر پرونده، معتقد بودند که شهلا به‌طور مستقیم در قتل دخالتی نداشته است.»
جزئیات جنایت: از ضربات چاقو تا فرار به سمت در
ابراهیمی در ادامه جزئیات جدیدی از چگونگی وقوع جنایت ارائه داد: «در درگیری بین شهلا و لاله، ضربات چاقو به پای لاله اصابت کرده بود. لاله در هنگام خواب بود و شهلا ابتدا با چوب به سر او ضربه زد و سپس چاقو را به او زد. وقتی لاله از خواب بیدار شد و شروع به دفاع کرد، شهلا به سمت در فرار کرده و در این لحظه ضربه‌های بیشتری وارد کرد.»
در دادگاه چه گذشت؟
خرمشاهی به برخی نواقص رسیدگی در دادگاه اشاره کرد و اظهار داشت: «شهلا در دادگاه اعلام کرد که اگر هزار بار هم به او ضربه بزنند، قتل ۲۰۰ نفر را به گردن می‌گیرد. در این شرایط، من درخواست کردم که شاهدان و مطلعین در دادگاه حاضر شوند، اما این درخواست‌ها نادیده گرفته شد. از نظر من، رسیدگی به پرونده ناقص بود و بازسازی صحنه جرم نمی‌تواند دلیلی قطعی برای اثبات جرم باشد.»
سه اعتراف شهلا: حقیقت یا دروغ؟
ابراهیمی در بخش دیگری از برنامه به سه اعتراف متفاوت شهلا جاهد اشاره کرد: «در ابتدا شهلا گفته بود که وقتی به خانه ناصر رسید، هیچ خبری از قتل نبود و وقتی جسد را دید، ملحفه‌ای روی آن انداخت. سپس ادعا کرد که پنج مرد به قتل لاله دست زدند و او فقط شاهد بوده است. در نهایت، شهلا اعتراف کرد که خودش قاتل بوده است.»
خرمشاهی در این خصوص اظهار داشت: «پلیس تا زمانی که ناصر محمدخانی سرنخ‌ها را فاش نکرد، از چگونگی ورود شهلا به خانه بی‌اطلاع بود. ناصر به پلیس گفت که شب قبل از حادثه شهلا در خانه‌اش رفتار غیرعادی داشت و این موضوع نشان داد که شهلا پیش از وقوع قتل در خانه مخفی شده بوده است.»
سؤالات بی‌پاسخ در پرونده: همدست شهلا چه کسی بود؟
خرمشاهی در پایان به نکاتی اشاره کرد که برای او هنوز مبهم است: «در طول پرونده، شهلا بارها به‌طور ضمنی اشاره کرده که ممکن است افراد دیگری در قتل دست داشته باشند، اما هرگز به‌طور مستقیم آن‌ها را معرفی نکرد. او اصرار داشت که حکم اجرا شود، حتی نامه‌ای نوشت و خواست تا حکم به‌اجرا درآید.»
او همچنین افزود: «در روز اجرای حکم، رئیس قوه قضائیه فردی را به نمایندگی از خود فرستاد، اما شهلا در آن موقع هیچ چیزی نگفت. سؤال اصلی برای من این است که شهلا چه محذوراتی داشت که حتی در چوبه دار هم حقیقت را بیان نکرد.»
در نهایت، خرمشاهی نتیجه گرفت که شهلا جاهد ممکن است تنها معاون جرم باشد و نه مباشر قتل.
