شعلهور شدن بحران در سوریه؛ تنش خونین در سویدا صدای انفجارها را به مرز اردن کشاند
درگیری خشونتآمیز میان بادیهنشینان و جامعه دروزی در جنوب سوریه، که با ورود عناصر گروه جولانی و بمبارانهای رژیم صهیونیستی همراه شد، بازتابی از شکافهای عمیق سیاسی و مذهبی در ساختار حاکمیتی نوپای سوریه است.

رسانه آمریکایی «نیویورکتایمز» در گزارشی تازه، از تشدید موجی خونین از خشونتها در استان سویدا در جنوب سوریه خبر داده و نوشته است که در این درگیریها بیش از ۱۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. به گزارش این روزنامه، عمده درگیریها میان گروههای مسلح دروزی و قبایل بادیهنشین رخ داده و یکی از مرگبارترین حوادث فرقهای سالهای اخیر در سوریه رقم خورده است.
گزارش نیویورکتایمز تأکید دارد که این تحولات، ناکامی دولت جدید سوریه به رهبری «ابومحمد الجولانی» را در برقراری نظم و اجرای حاکمیت مرکزی در مناطق بحرانی کشور بهوضوح نمایان کرده است.
منشأ تنشها به حادثهای در بزرگراه اصلی سویدا بازمیگردد؛ جایی که افراد مسلح منتسب به یکی از قبایل بادیهنشین، به یک شهروند دروزی حمله و از او سرقت کردند. به دنبال این رخداد، طبق اعلام «دیدهبان حقوق بشر سوریه» که دفتر آن در بریتانیا قرار دارد، زنجیرهای از عملیات تلافیجویانه و ربایش میان نیروهای دروزی و گروههای مسلح بادیهنشین آغاز شد؛ گروههایی که برخی از آنها به جناح جولانی نزدیک هستند.
در روز دوشنبه، با اوجگیری بحران، نیروهای جولانی به منطقه اعزام شدند. اما بنا بر گزارش این رسانه آمریکایی، بدگمانی دیرینه دروزیها نسبت به گروه جولانی موجب شد تا ورود این نیروها بهمنزله حمایت از عشایر بادیهنشین تلقی شود. در واکنش، نیروهای دروزی در دفاع از مناطق خود مسلح شده و درگیریهای گستردهای آغاز شد. همزمان، رژیم صهیونیستی نیز با انجام حملات هوایی به مواضع گروه جولانی در این منطقه، به شکل مستقیم وارد این تنشها شد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که بر اساس دادههای نهاد ناظر حقوق بشر سوریه، طی ۴۸ ساعت گذشته دستکم ۱۳۵ نفر در جریان این درگیریها کشته شدهاند؛ از جمله دو کودک. همچنین این نهاد گزارش داده که ۱۹ تن از کشتهشدگان بهصورت میدانی توسط عناصر جولانی اعدام شدهاند. با این حال، دولت دمشق هنوز واکنشی رسمی به این اتهامات نشان نداده است.
جامعه دروزی که جمعیتی نزدیک به سه درصد از کل جمعیت سوریه را تشکیل میدهد، در طول ۱۴ سال گذشته بارها در برابر هم حکومت مرکزی و هم گروههای افراطی، که آنان را مرتد میدانند، نیروهای دفاعی تشکیل دادهاند. این گروهها عملاً کنترل استان سویدا را در اختیار داشتهاند؛ استانی با اهمیت راهبردی که هممرز با اردن و در نزدیکی اراضی اشغالی فلسطین قرار دارد.
از زمان خروج بشار اسد از قدرت در دسامبر گذشته، دولت جدید مذاکراتی را با سران دروزی آغاز کرده تا آنها را برای پیوستن به ارتش جدید سوریه مجاب کند. این مسئله برای تثبیت اقتدار حاکمیت نوظهور، اهمیت بالایی دارد. با این حال، بسیاری از رهبران دروزی به وعدههای ابومحمد الجولانی، بهویژه درباره تضمین حقوق اقلیتها، اعتماد ندارند.
نیویورکتایمز همچنین یادآوری کرده که جولانی و برخی از اعضای دولت فعلی سوریه پیشتر با شبکه القاعده در ارتباط بودهاند؛ نکتهای که به نگرانیهای داخلی دامن زده است.
در بخش دیگری از گزارش، نقش رژیم صهیونیستی در تنشهای اخیر بررسی شده است. این روزنامه مینویسد که رژیم صهیونیستی دو هدف عمده را از مداخله در جنوب سوریه دنبال میکند: نخست، مهار گروههای ضدصهیونیستی در نزدیکی مرزهای خود، و دوم، حفاظت از اقلیت دروزی که برخی از آنها روابط نزدیکی با این رژیم دارند.
از زمان فروپاشی حکومت اسد، رژیم صهیونیستی عملاً مناطق تحت نظارت سازمان ملل در جنوب سوریه را در کنترل خود گرفته، در پایتخت نفوذ کرده و صدها حمله هوایی به مواضع مختلف در سراسر سوریه انجام داده است.
با این حال، بسیاری از رهبران جامعه دروزی در سوریه، دخالت صهیونیستها در امور داخلیشان را رد کردهاند. نیویورکتایمز با استناد به منابع محلی اشاره میکند که رژیم اشغالگر تلاش دارد دروزیهای سوریه را بهعنوان اهرم فشار در برابر گروههای مخالف خود در جولان مورد استفاده قرار دهد؛ راهبردی که مخالفتهای گستردهای را در پی داشته است.
این درگیری، سومین موج بزرگ از ناآرامیهای فرقهای در سوریه پس از سقوط دولت اسد بهشمار میرود. در ماه مارس، خشونتهایی در سواحل سوریه جان بیش از هزار نفر را گرفت که عمدتاً از اقلیت علوی بودند. در ماه مه نیز، ۳۹ نفر، اغلب دروزی، در حومه دمشق کشته شدند.
در پایان گزارش، نیویورکتایمز به نقل از نهاد موسوم به «وزارت کشور» سوریه، این بحران را «مرحلهای خطرناک از تشدید بیثباتی» توصیف کرده و تأکید میکند که خلأ حضور نهادهای رسمی، باعث افزایش ناامنی و ناتوانی جامعه محلی در مدیریت اوضاع شده است.
تصویری که این رسانه آمریکایی از سوریه پس از سقوط اسد ترسیم میکند، تصویر کشوری است گرفتار نزاعهای داخلی، چالش در برقراری اقتدار مرکزی، و در معرض دخالت بازیگران خارجی.