پشتپرده صنعت پلاسما در ایران
پلاسما، مایع طلایی که برای تولید داروهای حیاتی از بدن انسان استخراج میشود، به یک تجارت پرسود جهانی تبدیل شده است.

پلاسما، این مایع زردرنگ که روزگاری تنها به عنوان یک محصول جانبی اهدای خون شناخته میشد، اکنون به یکی از منابع مهم اقتصادی در صنعت سلامت تبدیل شده است. با توجه به اینکه پلاسما از بدن انسان استخراج میشود، نیاز به اهداکنندگان پیوسته برای تولید آن ضروری است. این تجارت پرسود در بسیاری از نقاط دنیا، به ویژه در کشورهای پیشرفته، به منبعی مالی برای بسیاری از افراد تبدیل شده است.
طبق گزارش موسسه Market Research Future، ارزش جهانی بازار فرآوردههای پلاسما در سال ۲۰۲۳ به حدود ۳۶ میلیارد دلار رسید و پیشبینی میشود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار افزایش یابد. این ارقام نشاندهنده یک رشد عظیم در صنعت پلاسما هستند که به رغم کارکردهای درمانی آن، در حقیقت به یک تجارت پرسود تبدیل شده است. این بازار، عمدتاً از اهدای پلاسما توسط افراد کمدرآمد بهره میبرد و بسیاری از اهداکنندگان، بهویژه در کشورهای توسعهیافته، از این طریق هزینههای زندگی خود را تأمین میکنند.
سلمان اسحاقی، سخنگوی کمیسیون بهداشت در یک مصاحبه اعلام کرد: «قرار بود با تکمیل پالایشگاه پلاسما و تولید آلبومین و سایر داروهای مشتق از پلاسما که مورد نیاز کشور است، از خروج ارز جلوگیری و به سمت خودکفایی برویم، اما به واسطه عدم ایفای تعهدات قراردادی خریداران بخش خصوصی، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ حدود ۴۲۰ میلیون یورو ارز برای واردات داروهای مزبور از سبد ارزی کشور خارج شده است.»
در کشورهایی مانند ایالات متحده، صنعت پلاسما به تجارتی کاملاً مالی تبدیل شده است. در آمریکا، بسیاری از افراد به طور منظم پلاسما اهدا میکنند تا هزینههای روزانه خود را تأمین کنند. این موضوع، پرسشی اخلاقی را به وجود آورده است که آیا پرداخت پول برای اهدای پلاسما به معنای بهرهکشی از فقرا نیست؟ این نگرانیها حتی در کشورهایی با درآمد بالا نیز مطرح است. مصطفی جمالی، مدیرعامل سازمان انتقال خون گفته است: «بعضا یک فرد در طول سال، ۳۶ تا ۴۸ بار پلاسما در قبال دریافت مبلغی اهدا میکند که باعث میشود فرد به دلیل اینکه مکرر پلاسما میدهد، آنتیبادی خون او از دست میرود و مستعد بیماری میشود.»
فروش پلاسما؛ یک تجارت بزرگ با تبعات اقتصادی و اجتماعی
اگرچه در ظاهر، فرآیند اهدای پلاسما یک خدمت انسانی به نظر میرسد، اما در حقیقت در بسیاری از نقاط جهان، تبدیل به یک تجارت میلیاردی شده است. این تجارت در کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده، جایی که بیش از ۷۰ درصد پلاسماهای جهان جمعآوری میشود، تبدیل به یک صنعت پر سود شده است. افراد برای تأمین نیازهای روزمره خود، هر هفته دو بار پلاسما اهدا میکنند. این تجارت، ضمن آنکه به تولید داروهای حیاتی کمک میکند، بستری برای بهرهبرداری از اقشار آسیبپذیر جامعه به شمار میرود.
همچنین، بازار پلاسما باعث شده است که شرکتهای داروسازی بزرگ بهویژه در اروپا و امریکا به شدت به تأمین پلاسما از این کشور وابسته شوند. این وابستگی به حدی است که تغییرات در سیاستهای داخلی امریکا میتواند آسیبهای شدیدی به زنجیره تأمین داروهای پلاسما وارد کند.
وضعیت پلاسما در ایران: بحران یا فرصت؟
در ایران، این داستان پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید. اهداکنندگان ایرانی برای پلاسما، تنها مبلغی حدود ۷۰۰ هزار تومان دریافت میکنند که این مبلغ، به عنوان «کمکهزینه تغذیه» یا «هزینه ایاب و ذهاب» پرداخت میشود. اما این مبلغ، در مقایسه با درآمدهای هنگفتی که واسطهها و شرکتهای خارجی از فروش پلاسما به دست میآورند، تنها بخشی از درآمد واقعی را به اهداکنندگان میرساند.
در بازار جهانی، هر لیتر پلاسما به قیمت حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار فروخته میشود و این در حالی است که قیمت خرید پلاسما در ایران تنها ۷۰۰ هزار تومان است. این بدین معناست که بیش از ۹۰ درصد از درآمد حاصل از فروش پلاسما به جیب شرکتهای خارجی و واسطهها میرود، در حالی که اهداکنندگان ایرانی سهم اندکی از این چرخه مالی دارند. ایران با جمعیت جوان خود، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یکی از تولیدکنندگان داروهای مشتق از پلاسما دارد، اما این پتانسیل به دلیل ضعف زیرساختها و فقدان برنامهریزی راهبردی، هنوز به درستی بهرهبرداری نشده است.
آیا ایران میتواند به یک هاب جهانی پلاسما تبدیل شود؟
صنعت پلاسما در ایران، با سرمایهگذاری درست و برنامهریزیهای دقیق، میتواند به یکی از پیشرانهای مهم اقتصادی تبدیل شود. با توجه به جمعیت زیاد اهداکنندگان، ظرفیتهای بالای علمی و تخصصی و نیاز شدید کشورهای همسایه به این فرآوردهها، ایران میتواند به یکی از صادرکنندگان مهم فرآوردههای پلاسما در منطقه تبدیل شود.
با این حال، برای تحقق این هدف، نیاز به سرمایهگذاریهای کلان و ایجاد زیرساختهای مناسب برای جمعآوری و فرآوری پلاسما در داخل کشور داریم. در صورت تحقق این امر، ایران میتواند هم نیاز داخلی خود را تأمین کرده و هم به یکی از قطبهای صادراتی فرآوردههای پلاسما در منطقه تبدیل شود.
چالشهای قانونی و اقتصادی
راهاندازی صنعت پلاسما در ایران با موانع و چالشهای زیادی روبهرو است. از یکسو، هزینههای بالای راهاندازی و نگهداری کارخانههای پالایش پلاسما و از سوی دیگر، کمبود نیروی انسانی متخصص و نبود آموزشهای کافی در این حوزه، از بزرگترین موانع پیش روی این صنعت هستند. همچنین، مسئله پرداخت به اهداکنندگان نیز یکی از بحثهای داغ در کشور است. در حالی که بسیاری از کشورها پرداختهای مالی به اهداکنندگان را قانونی میدانند، در ایران این امر همچنان با موانع قانونی روبهرو است.
در نتیجه، این صنعت که میتواند به یک موتور اقتصادی قدرتمند تبدیل شود، هنوز در ایران درگیر چالشهای زیادی است. این چالشها، از جمله مشکلات قانونی، اقتصادی و زیرساختی، مانع از بهرهبرداری کامل از پتانسیلهای صنعت پلاسما در کشور شده است. برای بهرهبرداری از این منابع و تبدیل آنها به داروهای حیاتی، ایران نیاز به برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاریهای کلان دارد.