کدخبر: ۱۱۹۷۶
تاریخ خبر:

جزئیات جدید از پرونده تجاوز به کودکان: فیلم‌های تجاوز را منتشر نکردم / در کودکی مورد تجاوز قرار گرفتم

یک جنایت هولناک در تهران، بار دیگر افکار عمومی را تکان داد. مردی که با لباس شهرداری کودکان بی‌پناه را فریب می‌داد، پس از ماه‌ها تعقیب، در برابر دوربین رسانه‌ها قرار گرفت؛ اعترافاتی که پرده از پرونده‌ای تاریک و دردناک برداشت.

جزئیات جدید از پرونده تجاوز به کودکان: فیلم‌های تجاوز را منتشر نکردم / در کودکی مورد تجاوز قرار گرفتم

دستگیری متهمی که با ترفند پوشیدن لباس مأمور شهرداری، کودکان را ربوده و مورد آزار قرار می‌داد، موجی از خشم و نگرانی را در جامعه برانگیخته است. این مجرم که به پنج فقره تجاوز اعتراف کرده، اکنون در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ است و بررسی‌های بیشتر از احتمال افزایش قربانیان حکایت دارد. اعترافات تکان‌دهنده‌، شواهد دردناک، و پیامدهای روانی سنگینی که بر کودکان قربانی باقی مانده، ضرورت هوشیاری خانواده‌ها و بازنگری در سیاست‌های آموزشی، امنیتی و حمایتی را دوچندان کرده است. اکنون، در کنار تلاش برای مجازات قانونی، جامعه نیازمند نگاهی عمیق‌تر به ابعاد روانی و اجتماعی چنین فجایعی‌ست.

به گزارش مهر، «متهم تجاوز به کودکان در مقابل دوربین رسانه‌ها قرار گرفت»؛ این خبری است که به سرعت روز گذشته در فضای مجازی وایرال شد و در صدر اخبار در رسانه‌های مختلف قرار گرفت.

دستگیری مرد شیطان صفت در تهران، واکنش‌های زیادی به همراه داشت و در یک عملیات پیچیده و هماهنگ، پلیس آگاهی تهران بزرگ موفق شده است فردی را که با لباس شهرداری اقدام به ربایش و آزار کودکان می‌کرد، دستگیر کند.

این فرد که به پنج فقره تعرض به کودکان اعتراف کرده است، حالا در دستان قانون قرار دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که شیوه‌های وحشیانه و بی‌رحمانه این متهم، تنها محدود به این پنج فقره نمی‌شود و ممکن است تعداد قربانیان بیشتر باشد.

شروع ماجرا؛ از بیمارستان تا پلیس آگاهی

ماجرا از اواخر سال ۱۴۰۳ آغاز شد، زمانی که گزارش‌هایی از یکی از بیمارستان‌های تهران به پلیس آگاهی رسید. در معاینات پزشکی یکی از کودکان، آثاری از تعرض و آزار جنسی مشاهده شد. پس از دریافت این گزارش، پلیس به‌سرعت وارد عمل شد و تحقیقات را آغاز کرد.

سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در این‌باره گفت: با دریافت گزارش‌ها، تیمی از کارشناسان ما وارد عمل شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. این پرونده به‌سرعت وارد مرحله حساس شد و همکاری‌های قضائی و انتظامی سبب شد تا شواهد و اطلاعات بیشتری به‌دست آید.

شیطان در لباس شهرداری؛ فریب کودکان به بهانه کمک

آنچه که پلیس در تحقیقات خود کشف کرد، وحشتناک بود. متهم که خود را به‌عنوان کارمند شهرداری معرفی می‌کرد، با پوشیدن لباس‌های کارمندی، به خیابان‌های خلوت تهران می‌رفت و کودکان را شناسایی می‌کرد.

سرهنگ نثاری بیان داشت: متهم با استفاده از لباس شهرداری به کودکان می‌گفت که مأمور شهرداری است و قصد دارد آنها را به خانه‌شان برساند. او از اعتماد کودکانه این بچه‌ها سوءاستفاده کرده و در نهایت آنها را به دام می‌انداخت.

آزار و اذیت در سکوت؛ شیوه‌های وحشیانه

متهم در حضور اهالی رسانه در اعترافات خود جزئیات بیشتری از اعمال کثیف خود را بیان کرد و گفت: من با استفاده از موتورسیکلت و لباس کارمندی شهرداری در سطح شهر به دنبال کودکان بدون همراهی والدین می‌گشتم. بیشتر در مناطق خلوت و کم رفت‌وآمد مثل خیابان‌های خاوران، شوش و افسریه می‌رفتم. زمانی که کودکانی را که به‌تنهایی در حال رفت‌وآمد بودند شناسایی می‌کردم، به آن‌ها نزدیک می‌شدم و با تهدید و فریب می‌گفتم که من مأمور شهرداری هستم و قصد دارم آنها را به خانه‌شان برسانم.

وی بیان داشت: زمانی که سوار موتورسیکلت می‌شدند، من از آنها می‌خواستم که همراه من بیایند تا به منزلشان ببرم، اما در واقع آنها را به منزل شخصی خود در مناطق جنوب‌شرق تهران می‌بردم و بعد از آزار و اذیت، آنها را در مکان‌های نزدیک به محل ربایش رها می‌کردم.

متهم گفت: برای بیهوش کردن کودکانی که مقاومت می‌کردند، از قرص‌های خاص استفاده می‌کردم. این کودکان بعد از بیهوش شدن، قادر به مقاومت نبودند و من از آنها فیلم‌برداری می‌کردم. فیلم‌های به‌دست‌آمده را در گوشی خود ذخیره می‌کردم و در فضای مجازی، به‌ویژه در کانال‌های تلگرامی، به اشتراک نمی‌گذاشتم بلکه فقط برای خودم بایگانی می‌کردم.

«متهم باید دستگیر می‌شد و من شکایت می‌کردم. قانون باید اشد مجازات را برای او در نظر می‌گرفتند.» این پاسخ یکی از سوالات حساس و تأمل‌برانگیز بود که برای متهم مطرح شد و وقتی از او پرسیدند که اگر این اتفاق برای کودک خودت بود، چه می‌کردی؟ در پاسخ می‌گوید تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم. هرچه قانون بگوید، باید انجام شود.

پشت پرده تاریک؛ گذشته‌ای که حال را شکل داد

در جریان بازجویی‌ها، متهم اعتراف کرد که در دوران کودکی خود قربانی آزار جنسی بوده است؛ تجربه‌ای تلخ که به گفته خودش، در شکل‌گیری شخصیت امروزی‌اش نقش داشته. اما آنچه این پرونده را پیچیده‌تر می‌کند، این است که متهم متأهل است و با وجود داشتن همسر، دست به چنین اعمال هولناکی زده است؛ موضوعی که نه تنها ابعاد روانی جرم را عمیق‌تر می‌کند، بلکه زنگ خطر جدی‌تری برای جامعه و نهادهای مسئول در حوزه سلامت روان به صدا در می‌آورد

پلیس آگاهی در بررسی‌های خود به مدارک تکان‌دهنده‌ای دست یافت. فیلم‌هایی که متهم از قربانیان خود گرفته بود، در گوشی موبایل او یافت شد. سرهنگ نثاری درباره این فیلم‌ها گفت: این فیلم‌ها نه تنها نشان‌دهنده تعرض به کودکان بودند، بلکه متهم از این فیلم‌ها در فضای مجازی استفاده می‌کرد و حتی آنها را در گروه‌های تلگرامی پخش می‌کرد.

دستگیری و پایان یک دوره وحشت

با استفاده از تکنیک‌های اطلاعاتی و رصد دقیق، پلیس آگاهی توانست مخفیگاه متهم را شناسایی کند و در عملیاتی پیچیده او را دستگیر کند.

سرهنگ نثاری درباره این دستگیری بیان داشت: پلیس آگاهی با همکاری‌های متعدد و به‌کارگیری تکنیک‌های اطلاعاتی، موفق به شناسایی و دستگیری این فرد شد. متهم که پیش از این نیز به‌دلیل ارتکاب جرایم مشابه محکوم شده بود، پس از آزادی مجدداً به این اعمال شنیع دست زده بود.

پیام پلیس به خانواده‌ها

پلیس آگاهی تهران بزرگ از خانواده‌ها خواست که در صورت مشاهده هرگونه رفتار مشکوک یا تعرض به فرزندانشان، فوراً با پلیس تماس بگیرند و شکایت خود را ثبت کنند. سرهنگ نثاری در پایان گفت: ما از همه خانواده‌ها می‌خواهیم که در صورت مشاهده هرگونه رفتار مشکوک، با پلیس همکاری کنند. تمامی اطلاعات مربوط به قربانیان به‌صورت محرمانه پیگیری خواهد شد.

زخم‌هایی که تنها بر پوست نمی‌مانند

آن مرد با لباس شهرداری، تنها ظاهری فریبنده داشت؛ در پسِ آن ظاهر، هیولایی نهفته بود. آن‌چه که به‌طور موقت در کنار لبخندهای دروغین خود پنهان کرده بود، حقیقتی هولناک و تاریک بود. در دنیای بیرونی، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که در پسِ آن لباس ساده، یک انسان کهنه‌کار در فساد و بی‌رحمی نهفته باشد. او هر روز در خیابان‌ها قدم می‌زد، ولی جایی در دل شب، سایه‌ی شومِ اعمالش، کودکانی را که باید آینده‌ای روشن می‌داشتند، در بر می‌گرفت.

اگرچه در نهایت این فرد دستگیر شد، اما زخمی که او بر جا گذاشت، نه بر پوست بلکه بر عمق وجود آن کودکان نشست. آسیب‌هایی که به روح و روان آن‌ها وارد شد، نه تنها در لحظات آن تعرض‌ها، بلکه در طول سال‌ها و حتی دهه‌ها، همچنان در دل و ذهنشان باقی می‌ماند. در پایان، مسئله تنها دستگیری فرد متجاوز نبود، بلکه آسیب‌های جبران‌ناپذیری بود که در قالب خاطراتِ تلخ و درونی کودکان، به مرور زمان شکل می‌گرفت و سال‌ها آن‌ها را از درون می‌خورد.

این فاجعه، بار دیگر حقیقتی را نمایان می‌کند: آسیب‌هایی که در کودکی به انسان‌ها وارد می‌شود، فراتر از زخم‌های فیزیکی هستند. این زخم‌ها درون افراد می‌مانند و آن‌ها را در مسیر زندگی، تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. افراد پس از چنین تجربه‌های تلخی به حمایت و همدلی نیاز دارند تا بتوانند با امید به آینده نگاه کنند.

از پیشگیری تا بازسازی روانی

روانشناس معتقدند برای شکستن چرخه تکرار، فقط مجازات کافی نیست. ما نیاز به نظام‌هایی چندلایه داریم؛ آموزش جنسی مرحله‌ای در مدارس و خانواده‌ها، ارزیابی‌های روان‌شناختی در دوره‌های حساس رشد کودکان، برنامه‌های مداخله‌ای برای کودکانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند، شناسایی و درمان افرادی که گرایش‌های جنسی پرخطر دارند، بازتوانی روانی قربانیان با تیم‌های تخصصی روان‌درمانی.

رضا اسدی، روانشناس شخصیت و طرح‌واره درمانگر درباره این موضوع معتقد است که آنچه امروز ما را بیش از هر چیز نگران می‌کند، صرفاً وقوع یک جنایت هولناک نیست؛ بلکه تکرار الگوهایی‌ست که سال‌ها پیش نیز شناخته شدند، تحلیل شدند، هشدار داده شدند. اما گویی گوش شنوایی نبود. چرا جامعه‌ای که تجربه بیجه (عامل تجاوز و قتل بیش از ۲۰ کودک در دهه ۸۰) را دارد، باز هم نظاره‌گر تولد جنایتی مشابه است؟ پاسخ را نه فقط در نهادهای قضائی و اجرایی، بلکه در لایه‌های عمیق روان انسان، ساختار معیوب تربیت و فرهنگ جنسی پنهان باید جُست.

وی افزود: جامعه‌ای سالم، از کودکان سالم شروع می‌شود. امنیت روانی و جسمانی کودکان، نه یک امر خصوصی، که یک مسئولیت عمومی است. ضرورت دارد از این جنایت، یک آگاهی بسازیم. آگاهی‌ای که شاید زخم‌ها را درمان نکند، اما زخم‌های بعدی را نگذارد شکل بگیرند.

حقیقت این است که گاهی، آسیب‌های جسمی قابل درمان‌اند، اما آن زخم‌هایی که در دل و روان افراد باقی می‌مانند، تنها با درک، همراهی و حمایت جامعه قابل التیام خواهند بود. باید به یاد داشته باشیم که مسئولیت‌پذیری بیشتری در برابر آسیب‌های اجتماعی داریم و باید برای ساختن دنیایی امن‌تر برای نسل‌های آینده، قدم‌های محکم‌تری برداریم.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    دیگر رسانه ها

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک