کدخبر: ۲۹۰۸۹
تاریخ خبر:

رمزگشایی از ذهن برای موفقیت: غر زدن ممنوع!

دردسر فراموش‌کاری‌های همسر، یا اهمال‌کاری همکار در محیط کار، اغلب با یک واکنش رایج و فرسایشی مواجه می‌شود: «غر زدن». اما پژوهش‌های روان‌شناسی نشان می‌دهند این رفتار نه‌تنها بی‌فایده است، بلکه یک چرخه منفی از مقاومت و رنجش را ایجاد می‌کند.

رمزگشایی از ذهن برای موفقیت: غر زدن ممنوع!

روانشناسی تغییر رفتار: چرا تذکر مداوم هرگز کارساز نیست؟

 

سال‌هاست که روان‌شناسی ثابت کرده است «غر زدن»، به‌عنوان یک واکنش رایج در مکالمات روزمره، تأثیر چندانی در ترغیب افراد به تغییر رفتار ندارد. این در حالی است که تحقیقات جدید بر یک رویکرد ذهنی کاملاً متفاوت تأکید دارند که نتایجی به مراتب مؤثرتر و پایدارتر ایجاد می‌کند.

در بسیاری از روابط و خانه‌ها، یک الگوی فرسایشی از یادآوری‌های پی‌درپی وجود دارد. این مسئله، از یک نمونه ساده شروع می‌شود؛ جایی که همسر فرد پس از دوش گرفتن، بارها و بارها فراموش می‌کند لباس‌های کثیف را در سبد رخت قرار دهد. با وجود تذکرهای مداوم و گذشت سال‌ها، تغییر محسوسی در رفتار رخ نمی‌دهد و همچنان لباس‌های مچاله‌شده روی زمین دیده می‌شوند. این در حالی است که فرد مورد انتقاد در سایر جنبه‌های زندگی، فردی مسئولیت‌پذیر توصیف می‌شود؛ این تناقض، این پرسش بنیادین را مطرح می‌کند که چرا این همه تذکر، اغلب بی‌نتیجه می‌ماند؟

 

نارضایتی در رابطه و چرخه مقاومت: ریشه شکست غرزدن

 

پژوهشگران روان‌شناسی معتقدند که غرزدن معمولاً ناشی از یک فرض اشتباه است: «اینکه اگر درخواست را تکرار نکنیم، فرد مورد نظر آن کار را انجام نخواهد داد.»

اسکات وتزلر، روان‌شناس، در گفت‌وگویی با روزنامه وال‌استریت ژورنال، به ماهیت این رفتار اشاره می‌کند و تأکید دارد که غرزدن به جای اینکه محرکی برای تغییر باشد، حس «تحقیرشدن» را در فرد تقویت می‌کند و باعث می‌شود فرد، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، در مقابل درخواست مقاومت نشان دهد.

نتیجه این واکنش، تشدید تکرار از سوی فرد غر زننده و شکل‌گیری «چرخه‌ای از رنجش و دلخوری» است. مطالعات متعدد تأیید می‌کنند که این چرخه مخرب، نه‌تنها در زندگی مشترک، بلکه میان والدین و فرزندان، شرکای تجاری و حتی در روابط کاری مدیر و کارمند نیز ناکارآمد است. همچنین، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که حجم زیاد غرزدن به صورت مستقیم با رضایت پایین در رابطه در ارتباط است و عملاً توانایی افراد برای ایجاد تغییرات مثبت را کاهش می‌دهد.

 

یافته‌های دانشگاه تورنتو: قدردانی، موتور محرک تغییرات پایدار

 

در مقابل رویکرد تذکر مداوم، یک مطالعه جدید که توسط محققان دانشگاه تورنتو انجام شده، راهکاری کاملاً متفاوت را پیشنهاد می‌کند: ابراز قدردانی.

ناتالی سیسون، روان‌شناس، و تیمش در این پژوهش، سه مطالعه مجزا را بر روی نقش قدردانی در تغییر رفتار زوج‌ها انجام دادند. در یکی از بخش‌های این تحقیقات، از ۱۵۱ زوج خواسته شد تا تعاملات روزانه خود را ثبت کنند، به‌ویژه در لحظاتی که یکی از طرفین در تلاش برای اصلاح یک رفتار خاص بود.

تحلیل دقیق این داده‌ها، یک نتیجه کلیدی را نشان داد: «هرچه فرد بیشتر احساس کند تلاش‌هایش مورد قدردانی قرار گرفته، تمایل بیشتری برای ادامه تغییر از خود نشان می‌دهد.» جالب اینجاست که حتی پس از گذشت ۹ ماه، زوج‌هایی که میزان قدردانی بیشتری را تجربه کرده بودند، بیشترین سطح تغییر رفتار را در زندگی مشترک خود گزارش کردند.

انجمن روان‌شناسی بریتانیا نیز با جمع‌بندی این یافته‌ها اعلام کرد: «اگر از طرف مقابل بخواهید رفتار خاصی را تغییر دهد و او نیز اعلام کند که برای این تغییر آماده است، قدردانی شما می‌تواند انگیزه درونی او را تقویت کند؛ انگیزه‌ای که احتمال موفقیت را بالا می‌برد.»

 

چالش اجرا: چرا قدردانی در عمل سخت است؟

 

در ظاهر، این نتایج بدیهی به نظر می‌رسند. تحسین یک فرد، حتی برای یک کوشش کوچک، انرژی مثبت می‌آفریند و دیدگاه او نسبت به خود و رابطه بهتر می‌شود. در مقابل، غرزدن، صرفاً حس منفی تولید کرده و تمایل به همکاری را سرکوب می‌کند.

اما در عالم واقع، اجرای رویکرد قدردانی برای بسیاری از افراد دشوار است. هنگامی که یک فرد پس از ده‌ها تذکر، صرفاً یک‌بار شاهد تغییری کوچک است، قدردانی ممکن است آخرین واکنش غریزی او باشد. با این حال، اگر هدف اصلی، تأثیرگذاری واقعی و نه‌تنها تخلیه ناراحتی باشد، روان‌شناسی بر انتخاب مسیری متفاوت تأکید دارد؛ مسیری که در آن تشویق مثبت، همانند آموزش حیوانات خانگی، در روابط انسانی نیز مؤثرتر از انتقاد مداوم عمل می‌کند.

 

راهکارهای مکمل برای حمایت از تغییر رفتار دیگران

 

کارشناسان علاوه بر قدردانی، ایده‌های دیگری نیز برای کمک به تغییر رفتار دیگران ارائه کرده‌اند:

  • استفاده از موج انگیزشی: بی‌جی فاگ، مدیر آزمایشگاه فناوری اقناعی دانشگاه استنفورد، توصیه می‌کند در لحظاتی که فرد بیشترین آمادگی برای تغییر را دارد، باید حمایت عملی و ملموس ارائه شود.

  • بررسی ریشه‌های مقاومت: روان‌شناس دوون پرایس پیشنهاد می‌کند که علت اصلی مقاومت فرد در برابر تغییر بررسی شود. برای مثال، شاید بی‌نظمی کارمند در تحویل پروژه، ناشی از ترس از شکست باشد که با حمایت عاطفی یا ارائه آموزش بیشتر قابل رفع است.

  • اشتراک‌گذاری تجربیات شخصی: لورا وندرکام، کارشناس مدیریت زمان، توصیه می‌کند در مواجهه با افرادی که نیاز به بهبود دارند، ابتدا درباره مسیرهای بهبود فردی خود صحبت کنید تا یک دریچه گفت‌وگوی سازنده باز شود.

 

جمع‌بندی نهایی: رهایی از غرزدن، آغاز تغییر واقعی

 

جمع‌بندی کارشناسان این حوزه روشن است: غر زدن، هرچند ممکن است عصبانیت و نارضایتی را تسکین دهد، اما عملاً هیچ نقشی در تغییر پایدار رفتار ندارد. برای دستیابی به تغییرات ملموس، لازم است که از رویکردهایی نظیر قدردانی، حمایت عملی و گفت‌وگوی باز استفاده شود. این شیوه‌ها به جای ایجاد مقاومت، انگیزه درونی فرد را تقویت می‌کنند و به این ترتیب، شانس موفقیت در دستیابی به نتیجه مطلوب به شکل قابل توجهی افزایش می‌یابد.

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی