چگونه بعضیها به ۵ زبان زنده دنیا مسلط میشوند؟
تسلط به چند زبان خارجی برای خیلیها هنوز شبیه یک آرزوی دور از دسترس است؛ اما واقعیت این است که همین حالا هم در اطراف ما افراد زیادی هستند که به بیش از سه، چهار یا حتی پنج زبان زنده دنیا صحبت میکنند.
در نگاه نخست، یادگیری همزمان چند زبان خارجی ممکن است شبیه یک پروژه غیرممکن به نظر برسد؛ بهویژه برای کسانی که شاغلاند و زمان محدودی دارند. با این حال، تجربه زبانآموزان ایرانی نشان میدهد که تسلط به چند زبان نه یک استعداد خارقالعاده، بلکه نتیجه تصمیمهای درست و پیگیری مداوم است. در همین جامعه، افراد زیادی هستند که علاوه بر فارسی، به زبانهایی مثل انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و حتی ژاپنی مسلط شدهاند. پرسش اصلی اینجاست: این مسیر چگونه طی میشود؟
گام اول: انتخاب زبان پایه، تصمیمی تعیینکننده
بررسی تجربه چندزبانههای ایرانی نشان میدهد که اغلب آنها مسیر خود را با یک زبان محوری آغاز کردهاند؛ زبانی مثل انگلیسی یا عربی. عربی بهدلیل نزدیکی ساختاری به فارسی، برای بسیاری یادگیری سادهتری دارد و انگلیسی بهعنوان زبان بینالمللی، بیشترین کاربرد را در آموزش، مهاجرت و ارتباطات جهانی دارد. همین کاربرد گسترده باعث میشود زبانآموز از ابتدای مسیر تا انتها انگیزه خود را حفظ کند؛ بهخصوص کسانی که با هدفهایی مثل مهاجرت یا شرکت در آزمونهایی مانند آیلتس، آموزش زبان را شروع میکنند.
گام دوم: مدیریت زمان، مهمتر از استعداد
یکی از اشتباهات رایج درباره چندزبانهها این است که تصور میشود آنها روزانه ساعتهای طولانی مطالعه میکنند. در حالی که عامل اصلی موفقیت، نه زمان زیاد، بلکه مدیریت درست همان زمانی است که در اختیار همه وجود دارد. وقتی میزان استفاده روزانه از شبکههای اجتماعی محاسبه میشود، مشخص میشود بخش قابلتوجهی از زمان قابل بازیابی است.
زبانآموزان موفق الزاماً شبکههای اجتماعی را کنار نمیگذارند؛ بلکه اجازه نمیدهند زمان آنها بیهدف مصرف شود. همین تغییر نگاه ساده، امکان اختصاص زمان منظم به یادگیری زبان را فراهم میکند و مسیر رسیدن به اهداف بلندمدت را هموارتر میسازد.
گام سوم: یادگیری از روی علاقه، نه اجبار
تفاوت اصلی زبانآموز موفق با دیگران، در نوع نگاه او به فرآیند یادگیری است. برای افراد چندزبانه، زبانآموزی یک فعالیت طاقتفرسا یا تحمیلی نیست؛ بلکه فرصتی برای شناخت فرهنگها، جهان پیرامون و حتی خودشان محسوب میشود. وقتی انگیزه از درون شکل میگیرد، ذهن بهجای مقاومت، همراهی میکند و تمرین، تکرار و مطالعه طولانی، خستهکننده به نظر نمیرسد.
گام چهارم: هدفگذاری واقعبینانه بهجای برنامههای سنگین
تجربه نشان داده است که برنامهریزیهای بزرگ و غیرقابل اجرا، معمولاً به نتیجه نمیرسند. زبانآموزان چندزبانه بهجای تعیین اهداف دور از دسترس، اهداف بزرگ را به بخشهای کوچک و عملی تقسیم میکنند. یکی از روشهای رایج میان آنها، نگاه دوازدههفتهای به سال است؛ یعنی بهجای یک هدف کلی در پایان سال، چند هدف کوتاهمدت و قابل اندازهگیری تعریف میشود. این شیوه، مسیر یادگیری را شفافتر و قابل کنترلتر میکند.
گام پایانی: پذیرش اشتباه بهعنوان بخشی از مسیر
ترس از اشتباه، یکی از موانع اصلی شروع یا ادامه یادگیری زبان است. در حالی که تجربه زبانآموزان چندزبانه نشان میدهد اشتباه کردن نه نشانه ضعف، بلکه بخش جداییناپذیر فرآیند یادگیری است. حتی افرادی که امروز به چند زبان صحبت میکنند، بارها در تلفظ، گرامر یا ترکیب زبانها دچار خطا شدهاند؛ اما مسیر را رها نکردهاند. همانطور که یادگیری راه رفتن بدون زمین خوردن ممکن نیست، تسلط زبانی هم بدون اشتباه شکل نمیگیرد.
در همین راستا پیشنهاد میشود مقاله «زبان جدید، سیمکشی مغز را عوض میکند؟ نگاهی به عملکرد مغز چندزبانهها» نیز مطالعه شود تا ابعاد علمی این موضوع روشنتر شود.
چرا انگلیسی، انتخاب اول بیشتر زبانآموزان چندزبانه است؟
بخش قابلتوجهی از زبانآموزان ایرانی، یادگیری چند زبان را با انگلیسی آغاز کردهاند. دلیل این انتخاب، تنها بینالمللی بودن انگلیسی نیست؛ بلکه نقش آن بهعنوان دروازه ورود به منابع آموزشی زبانهای دیگر است. بخش عمدهای از آموزشها، محتواها و منابع معتبر یادگیری زبان به انگلیسی منتشر میشود و همین موضوع، این زبان را به پایهای محکم برای چندزبانه شدن تبدیل کرده است.
چگونه انگلیسی را اصولی یاد بگیریم؟
برای کسانی که هدف نهاییشان تسلط به چند زبان است، یادگیری اصولی انگلیسی اهمیت ویژهای دارد. انگلیسی بهنوعی ستون فقرات مسیر زبانآموزی محسوب میشود. در آکادمی زبان لینگانو، ساختار دورهها بهگونهای طراحی شده که زبانآموز مرحلهبهمرحله و بر اساس یک نقشه راه مشخص پیش برود. معرفی دوره جامع زبان نیز با همین هدف انجام شده است؛ مسیری که امکان پیشرفت از سطح پایه تا پیشرفته را در بازهای مشخص فراهم میکند.
جمعبندی
تجربه زبانآموزان موفق نشان میدهد که چندزبانه شدن نتیجه نظم، استمرار و انتخابهای درست است، نه اتفاقی ناگهانی. یادگیری زبان، اگر با هدفگذاری روشن و روش اصولی همراه شود، به فرآیندی قابل دستیابی تبدیل میشود. لینگانو نیز با تمرکز بر آموزش کاربردی و علمی زبان انگلیسی، خود را همراه زبانآموزان در این مسیر معرفی میکند؛ مسیری که در آن زبان فقط آموخته نمیشود، بلکه به بخشی از زندگی روزمره تبدیل میشود.