کدخبر: ۱۳۱۲۴
تاریخ خبر:

رابعه اسکویی: از ترس اعدام، بازیگری را رها کرده بودم!

بازگشت رابعه اسکویی به صحنه تئاتر با روایتی تلخ و عجیب همراه بود؛ او از تجربه مهاجرت، افسردگی، و ترس از اعدام گفت.

رابعه اسکویی: از ترس اعدام، بازیگری را رها کرده بودم!

رابعه اسکویی پس از سال‌ها دوری از تئاتر و صحنه، در نشست خبری مربوط به نمایش «دایره گچی قفقازی» از تجربه بازگشت خود سخن گفت. در این برنامه که با حضور بازیگران و کارگردان اثر برگزار شد، اسکویی ناگفته‌هایی از دوران مهاجرت و بازگشتش به ایران را مطرح کرد؛ صحبت‌هایی که بیش از هر چیز، رنگی از دلهره، تجربه‌های تلخ، و امید به آینده داشت.

نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی امیر دژاکام این روزها در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به اجرا درمی‌آید. این اثر کلاسیک، با حضور بازیگران جوان و باتجربه، بار دیگر در مرکز توجه علاقمندان به تئاتر قرار گرفته است.

رابعه اسکویی که پیش‌تر در آثار ماندگاری همچون «سگ‌کشی» ایفای نقش کرده بود، درباره حضور دوباره‌اش در تئاتر گفت: «حدود ۳۰ سال است که با امیر دژاکام آشنا هستم و همیشه دوست داشتیم با هم کار کنیم، اما این فرصت هرگز فراهم نشد. وقتی برای حضور در این نمایش دعوت شدم، بدون پرسیدن جزئیات، فوراً قبول کردم.»

او از احساساتش هنگام بازگشت به صحنه تئاتر چنین گفت: «بعد از سال‌ها دوری، زمانی که روی صحنه سالن اصلی قدم گذاشتم، دستم را روی آن کشیدم، با آن احوال‌پرسی کردم و اشک ریختم. این مکان برای من مثل مادر است. هیجان زیادی داشتم و از امیر دژاکام سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کرد.»

اسکویی در ادامه تأکید کرد: «گروه اجرایی این نمایش، متشکل از جوانانی بااستعداد و حرفه‌ای است که تجربه همکاری با آن‌ها برایم ارزشمند است. من فارغ‌التحصیل از کلاس‌های زنده‌یاد حمید سمندریان هستم و آرزو می‌کردم این نسل هم فرصت تجربه آموزش با ایشان را داشت.»

دژاکام نیز در ادامه افزود: «من هم چهل سال شاگرد استاد سمندریان بودم. بسیاری از ما از نسل شاگردان ایشان هستیم.»

رابعه اسکویی در پاسخ به پرسشی درباره نقش خود در نمایش «دایره گچی قفقازی» توضیح داد: «شخصیتی که بازی می‌کنم رفتاری اغراق‌شده دارد و به نوعی باید در تمام وجود نقش جاری باشد. این نقش برایم مهم است، هرچند کوتاه باشد، اما تأثیرگذاری آن مهم‌تر از مدت زمان حضور روی صحنه است.»

او همچنین به تجربه تلخ نقش‌آفرینی در سریال «مستوران» اشاره کرد و گفت: «در آنجا هم یک نقش منفی بازی کردم که آزارم می‌داد. نقش‌هایی از این دست روی روح آدم تأثیر می‌گذارد.»

دژاکام درباره انتخاب نمایشنامه برتولت برشت برای اجرا نیز با صراحت گفت: «من حتی یک لحظه هم نگران مقایسه این اجرا با اجرای خاطره‌انگیز زنده‌یاد سمندریان نبودم. اجرای من، روایت من است از متن برشت. با او زندگی کرده‌ام و شاگردش بوده‌ام، پس چرا باید از قیاس بترسم؟»

رابعه اسکویی در تأیید حرف‌های دژاکام افزود: «در نهایت ممکن است مقایسه صورت گیرد، اما این نمایش نگاه شخصی و تفسیری متفاوت دارد.»

کارگردان «دایره گچی قفقازی» در ادامه تأکید کرد: «برای من، مقاومت گروشه در این نمایش الهام‌بخش است. تئاتر امروز ایران تجاری شده، اما من تجارت نمی‌کنم، من تئاتر کار می‌کنم. حتی انتخاب بازیگرها هم با وسواس و معیارهایی غیرتجاری انجام شد.»

در پاسخ به سوالی درباره انتخاب بازیگر اصلی نقش گروشه، او گفت: «بازیگر پیشنهادی تهیه‌کننده را نپذیرفتم و به جای او النا امیدی را انتخاب کردم چون می‌دانستم استعداد و سخت‌کوشی لازم را دارد.»

اسکویی نیز از این روند انتخاب دفاع کرد و گفت: «امیر دژاکام برای این اثر از دوستانش دعوت به همکاری کرد و پای انتخاب‌هایش ایستاد. من هم یکی از آن‌ها هستم که ۳۰ سال است با او دوست هستم.»

در بخشی از نشست، دژاکام به مشکلات مالی اجرای نمایش در سالن اصلی تئاتر شهر اشاره کرد و گفت: «تورم شدید و نبود حمایت مالی باعث شده تئاتر به سمت تجاری شدن برود. اما من یاد گرفته‌ام چطور با کمترین هزینه بهترین خروجی را بگیرم. ما از دورریختنی‌ها دکور ساختیم؛ همان‌طور که روزی با آتیلا پسیانی چنین می‌کردیم.»

اسکویی درباره بازگشتش به تئاتر گفت: «من با تئاتر زندگی می‌کنم. بازی در صحنه حال روحی و جسمی‌ام را بهتر می‌کند. هر لحظه تئاتر برای من به اندازه یک عمر تجربه است.»

اما تلخ‌ترین بخش صحبت‌های اسکویی به دوران مهاجرتش مربوط می‌شد. او گفت: «من برای بازیگری مهاجرت نکردم، بلکه تصمیم داشتم در حوزه تولید فعالیت کنم. اما فردی که نمی‌خواهم اسمش را بیاورم، اتفاق بسیار بدی را برایم رقم زد. تنها ۵ ماه با آن مجموعه همکاری داشتم و بعد با یک درگیری شدید از پروژه جدا شدم.»

او با صدایی لرزان ادامه داد: «اگر می‌دانستم قرار نیست اعدام شوم یا بلایی سرم بیاید، زودتر به ایران برمی‌گشتم. افسردگی شدیدی داشتم و اگر فقط ۲۰ روز دیگر در آن وضعیت می‌ماندم، جنازه‌ام به ایران بازمی‌گشت. ولی حالا خیلی خوشحالم که برگشته‌ام. من فقط در ایران بازیگرم، جای دیگری نیستم.»

در پایان، اسکویی بر اهمیت حمایت از نسل جوان تأکید کرد و گفت: «ما دیگر بازیگری مثل اکبر عبدی نداریم. باید به جوان‌ها فرصت رشد بدهیم. نباید فضای هنری را انحصاری کنیم.»

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    دیگر رسانه ها

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک