آیا خرید طلا تصمیمی عاقلانه است؟
بازار طلا در ماههای اخیر مسیری شگفتانگیز را طی کرده و نگاههای زیادی را به خود جلب کرده است.

در شرایطی که بسیاری طلا را پناهگاهی امن برای سرمایهگذاری تلقی میکنند، اما نوسانات اخیر این بازار، بار دیگر این پرسش را بهمیان آورده که آیا واقعاً میتوان روی طلا بهعنوان گزینهای کمریسک حساب کرد یا نه. در حالی که قیمت این فلز گرانبها تا همین چند هفته پیش به سطوحی بیسابقه رسیده بود، حالا نشانههایی از عقبنشینی آن مشاهده میشود؛ مسألهای که میتواند بهعنوان هشداری برای سرمایهگذاران تلقی شود.
بر اساس گزارشی که ایرنا با استناد به روزنامه آیریشتایمز منتشر کرده، صعود قیمت طلا که در ماههای گذشته شکلی بیوقفه و یکطرفه به خود گرفته بود، حالا وارد مرحلهای تازه شده است. از مرداد تا آبان ۱۴۰۳، بهای هر اونس طلا روندی افزایشی را در پیش گرفت و تا فروردین ۱۴۰۴ با رسیدن به ۳۵۰۰ دلار، رشدی نزدیک به ۵۰ درصد را طی کمتر از ۹ ماه تجربه کرد.
اما این شتاب صعودی دیری نپایید؛ طلا پس از رسیدن به اوج تاریخی خود، با افتی معادل ۲۵۰ دلار مواجه شد و هماکنون با نرخ تقریبی ۳۲۵۰ دلار معامله میشود. این افت هفت درصدی از قله قیمتی، چشمانداز بازار را مبهمتر کرده است.
با وجود این کاهش اخیر، نگاهها همچنان به سمت صعود است؛ چرا که طلا در سال گذشته میلادی ۲۷ درصد رشد داشت و در آغاز سال ۲۰۲۵ نیز توانسته بود حدود ۲۵ درصد دیگر بر ارزش خود بیفزاید. تحلیلهای اخیر نیز با تیترهایی همچون «طلا ۵۰۰۰ دلاری؟» حاکی از تداوم دیدگاههای خوشبینانه نسبت به آینده آن است.
یکی از چهرههای شاخص اقتصادی که در این زمینه اظهارنظر کرده، «کمپل هاروی»، اقتصاددان اهل کاناداست. او در یادداشتی تحلیلی، چند عامل کلیدی را در افزایش بهای طلا مؤثر دانسته؛ عواملی نظیر تشدید بیثباتی اقتصادی جهانی، توسعه ابزارهای سرمایهگذاری نظیر صندوقهای قابل معامله طلا (ETF) و همچنین تلاشهای فزاینده چین برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا.
بر اساس این تحلیل، برخی کشورها از جمله چین، نه به انگیزه سودآوری کوتاهمدت بلکه با نگاهی راهبردی و به قصد کاهش ریسکهای مرتبط با سلطه دلار، اقدام به خرید طلا میکنند؛ اقدامی که پس از اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه در سال ۲۰۲۲، اهمیت بیشتری یافته است.
هاروی تأکید میکند که نگاه ساختاری به طلا، برخلاف رفتار سرمایهگذاران کوتاهمدت، نسبت به نوسانات قیمتی بیتفاوت است و هدف آن بیشتر حفظ ثبات و اقتدار اقتصادی در بلندمدت است. با این حال، او هشدار میدهد:
«طلا به اندازه سهام بیثبات است، اما برخلاف تصور عمومی، تورم را با قطعیت مهار نمیکند و سوددهی دائمی هم ندارد. نمونه بارز این موضوع، روند نزولی بلندمدتی است که این فلز از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ طی کرد.»
از نگاه هاروی، رفتار قیمتی طلا در بلندمدت شباهتی به نسبت درآمد به قیمت (P/E) در بازار سهام دارد؛ زمانی که ارزش آن بهطور غیرمعمولی افزایش مییابد، اغلب بازدهی آیندهاش ناامیدکننده است.
اما شاید اینبار وضعیت متفاوت باشد؟
احتمال از بین رفتن جایگاه دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره جهانی، ممکن است شرایط را تغییر دهد و نقش تازهای به طلا بدهد. به گفته هاروی، بررسی عملکرد این فلز در ۱۱ مورد افت بازار سهام در گذشته نشان میدهد که طلا در ۸ مورد از این عقبنشینیها، توانسته است خود را حفظ کند یا حتی رشد کند؛ و این عملکرد در دورههای رکود اقتصادی همواره نسبت به سایر داراییها بهتر بوده است.
با این وجود، باید اذعان کرد که اگرچه نشانههای بازگشت بازار به فاز صعودی وجود دارد، اما تجربه تاریخی و قیمتهای کنونی میتواند خبر از آغاز یک دوره نزولی یا اصطلاحاً بازار «خرسی» بدهد؛ روندی که برای سرمایهگذاران محتاط، زنگ خطری جدی محسوب میشود.