عشق ابدی یا عشق لجنی؟/ انتقاد تند روزنامه فرهیختگان
روزنامه فرهیختگان با انتشار مطلبی تند و انتقادی، برنامه جدید پرستو صالحی با عنوان «عشق ابدی» را به «لجن پراکنی» متهم کرد

روزنامه فرهیختگان در شمارههای پیشین خود، در مطلبی با عنوان «عشق لجنی»، به انتقاد از برنامه جدید پرستو صالحی پرداخت. در این مطلب آمده است که برنامه «عشق ابدی» “دور از واقعیات جامعه ساخته شده و انتخاب پرستو صالحی برای اجرای برنامه هم توجیهناپذیر است.”
این روزنامه در ادامه به بررسی برخی از جنبههای انتقادی این برنامه پرداخته است:
برنامه «عشق ابدی» و ابتذال پنهان
به اعتقاد نویسنده این مطلب، برنامه «عشق ابدی» “شاید در ظاهر بخواهد بستری برای آشنایی و گفتوگو میان جوانان فراهم کند، اما درواقع چیزی جز ابتذال پوشیده در رنگ و لعاب نمایشی نیست.” این برنامه به جای آنکه بستری برای گفتوگوی واقعی و عمیق باشد، به رقابتی برای بهتر دیدهشدن و جلب نظر تبدیل شده است.
مکالمات سطحی و فقدان شناخت
در این برنامه، مکالمات “سرد، سطحی و گفتوگوهایی بیروح و از پیشطراحیشده است که هیچ عمق یا شناختی به همراه ندارد.” پرسشها به ظاهر، سبک صحبت کردن یا چند علاقه دمدستی محدود میشود و در نهایت، “چیزی که باقی میماند، نه شناخت، که قضاوتی سطحی بر اساس ظاهر افراد است.” در این مکالمات که با اسم عشق انجام میشود، هیچ اشارهای به خواستههای عمیق، اهداف مشترک یا شناخت روانی از طرف مقابل نمیشود و مهمترین عامل پیوند شرکتکنندگان، “وعده جایزه 30 هزار دلاری” است که نویسنده این پرسش را مطرح میکند که “آیا واقعاً این انگیزه کافی است تا دو انسان در کنار یکدیگر باقی بمانند؟”
فاصله با واقعیت جامعه
نویسنده با انتقاد از عدم انعکاس تنوع فکری و فرهنگی جامعه در این برنامه، مینویسد: “وقتی چند دختر و پسر در یک برنامه تلویزیونی گردهم میآیند، انتظار میرود که هرکدام نماینده و بازتابدهنده طیفهای مختلف فکری، فرهنگی یا اجتماعی باشند تا مخاطب امکان همذاتپنداری پیدا کند. اما در «عشق ابدی» ما با مجموعهای از افراد مواجهیم که بیشتر شبیه ویترین یک لباسفروشی عجیب و غریب هستند تا نمونهای از جوانان واقعی جامعه.” او با طرح این سوال که “چند درصد از جوانان ایرانی با آن ظاهر، با آن تیپ، با آن پیرسینگها و با آن سبک حرفزدن در خیابانها دیده میشوند؟” به انتخاب شرکتکنندگانی که بیشتر مصرفکننده سبک زندگی اینستاگرامیاند تا نماینده زیست روزمره مردم انتقاد میکند.
فقدان اخلاق و تعهد
نویسنده با اشاره به نقض اصول اخلاقی و انسانی در این برنامه، مینویسد: “این برنامه نهتنها توان پرداختن به مفاهیم عمیق در روابط انسانی را ندارد، بلکه حتی از رعایت ابتداییترین مرزهای اخلاقی نیز عاجز است. در فضای حاکم بر برنامه، چیزی بهنام «تعهد» عملاً بیمعناست.” او با انتقاد از صحبتهای شوخیآمیز شرکتکنندگان درباره تعویض پارتنر، میپرسد: “چه پیامی به مخاطب منتقل میشود جز اینکه رابطه انسانی مثل یک انتخاب دمدستی است که هر لحظه میتوان آن را عوض کرد؟” و معتقد است که این نوع نگاه سطحی و مصرفگرایانه به رابطه، به تدریج برای مخاطب به الگو تبدیل میشود.
انتخاب پرستو صالحی؛ انتخابی بدون صلاحیت
نویسنده با زیر سوال بردن صلاحیت پرستو صالحی به عنوان مجری برنامه، مینویسد: “او دقیقاً با چه صلاحیت فرهنگی، علمی یا تخصصی آمده تا در یکی از حساسترین مسائل زندگی، یعنی انتخاب شریک عاطفی، نقش راهنما ایفا کند؟” او با انتقاد از انتخاب پرستو صالحی بر اساس “جنجال و دنبالکنندههای مجازی” مینویسد: “وقتی فردی که بیشتر بهخاطر حاشیههای رسانهای شناخته میشود، قرار است نقش الگوی اخلاقی و راهنما در یکی از مهمترین تصمیمهای زندگی جوانان را ایفا کند، دیگر نمیتوان انتظار برنامهای با عمق، جدیت یا مسئولیتپذیری داشت.”
در پایان این مطلب، نویسنده با ابراز نگرانی از نتیجه این برنامه، مینویسد: “حالا باید دید، انتهای این برنامه، چه کسانی به عنوان عاشقان ابدی انتخاب میشوند و آنجاست که باید برای عشق، گریه کرد.”