بدهی میلیاردی به بازیکن نیمکتنشین؛ میراث مدیران استقلال
در روزهایی که دوباره زمزمههایی درباره بازگشت برخی مدیران سابق به باشگاه استقلال شنیده میشود، بار دیگر پروندههایی از دل گذشته باز شده که تنها یادآور میراثی از بدهیهای کلان و قراردادهای عجیب است.

در حالی که این روزها خبرهایی درباره بازگشت برخی چهرههای مدیریتی پیشین به باشگاه استقلال شنیده میشود، خوب است اگر این افراد بهجای بازگشت به صندلی مدیریت، ابتدا تکلیف بدهیهایی را که در زمان خود به جا گذاشتهاند روشن کنند.
یکی از معضلات همیشگی فوتبال ایران، صحنههایی است که در آن شماری از افراد مقابل درب باشگاهها تجمع میکنند؛ پدیدهای که معمولاً از بستر فضای مجازی آغاز میشود و سپس به شکل میدانی نمود پیدا میکند.
پیشتر بارها درباره تبعات اینگونه تجمعات و خلأهای ناشی از رها کردن فضای مجازی به حال خود، بهویژه در مواجهه با دلالهایی که آنجا فعال هستند، هشدار داده شده است. اما در این میان نگاهی به خواستههای برخی معترضان مقابل باشگاه استقلال، لایههای تازهای از مشکلات گذشته را آشکار میکند.
در کنار شایعاتی درباره پذیرش استعفای علی نظری جویباری و گمانهزنیها پیرامون جانشین او، بحث بر سر افرادی است که پیشتر امتحان خود را در مدیریت استقلال پس دادهاند، اما میراث بدهیهای سنگینی که برجا گذاشتهاند هنوز پاک نشده است.
از جمله این موارد، موضوع طلب سنگین رضا میرزایی از باشگاه استقلال است. رقمی که بسته به منابع خبری بین ۱۶ تا ۱۸ میلیارد تومان برآورد میشود. تفاوت این دو عدد اگرچه اندک است، اما اصل ماجرا را تغییر نمیدهد: باشگاهی بزرگ بدهکار بازیکنی است که عملاً نقشی در موفقیت تیم نداشته است.
رضا میرزایی، بازیکنی مستعد اما نه در سطح انتظارات باشگاه استقلال، با قراردادی به مراتب بزرگتر از آنچه شایستهاش بود به جمع آبیها پیوست. افرادی که چنین بازیکنی را معرفی کردند، احتمالاً انتظار رقمی در حدود یک سوم یا حتی یک چهارم قرارداد نهایی را داشتند. اما در همان فصل، قراردادهایی منعقد شد که رقم آنها در مقایسه با سوابق فوتبالی بازیکنان، غیرقابل باور بود.
قراردادهایی که حتی بازیکنان تازهواردی که سابقه چندانی در فوتبال نداشتند نیز از آن منتفع شدند؛ اعدادی که مجموع دریافتیهای چند ساله برخی از آن بازیکنان، هرگز به آن سطح نرسیده بود.
در خصوص رضا میرزایی، فارغ از مسائل شخصیتی یا فنی، سوابقش به وضوح نشان میدهد که او هیچگاه به عنوان یک مهره کلیدی برای استقلال شناخته نشد. اغلب اوقات درگیر مصدومیت بود و در مواقعی هم که در اختیار کادرفنی قرار داشت، نه تنها به ترکیب اصلی نرسید بلکه حتی به عنوان یک بازیکن ذخیره قابل اتکا نیز مطرح نبود. در فصل گذشته نیز در تیم ملوان حضور داشت، جایی که باز هم موفق به کسب جایگاه ثابتی نشد.
حال باید دید چگونه بازیکنی با چنین کارنامهای، همچنان رقمی سنگین معادل ۱۶ یا ۱۸ میلیارد تومان از باشگاه طلب دارد؛ رقمی که پرده از سوءمدیریتهایی برمیدارد که آثار آن هنوز بر دوش باشگاه سنگینی میکند.
و عجیبتر آنکه، افرادی که این قراردادها را منعقد کردهاند، حالا دوباره در فکر بازگشت به فوتبال و باشگاه استقلال هستند.