استرس از کجا به بدنتان ضربه میزند؟
خیلی وقتها درد گردن، دلپیچههای ناگهانی یا نفستنگیهای بیدلیل را به تغذیه یا کمخوابی ربط میدهیم، اما واقعیت این است که عامل پنهانتری در کار است.
به گزارش صد آنلاین، فشارهای روانی فقط ذهن را درگیر نمیکنند و اثر آنها به شکل مستقیم و غیرمستقیم روی اندامهای مختلف بدن دیده میشود. هرچند استرس میتواند کل بدن را تحت تأثیر قرار دهد، اما در هر فرد معمولاً یک یا چند ناحیه آسیبپذیرتر وجود دارد. بررسی این واکنشها نشان میدهد استرس دقیقاً از کدام مسیر سلامت را تهدید میکند.
عضلات و استخوانها؛ وقتی بدن همیشه در حالت دفاع است
در زمان استرس، عضلات بهطور ناخودآگاه منقبض میشوند؛ واکنشی غریزی برای محافظت از بدن. در فشارهای کوتاهمدت، این انقباض پس از آرام شدن شرایط برطرف میشود، اما زمانی که استرس ادامهدار باشد، عضلات در همان وضعیت سفت باقی میمانند. نتیجه این وضعیت، بروز سردردهای تنشی، میگرن و دردهای مداوم در ناحیه گردن و شانههاست.
در افرادی که تحت فشار شغلی هستند، درد کمر و دستها هم شیوع بالایی دارد. در بسیاری از موارد، یک آسیب قدیمی نقطه شروع درد است، اما نحوه واکنش فرد به آن تعیین میکند که درد فروکش کند یا به مشکلی مزمن تبدیل شود. ترس از تشدید درد، برخی افراد را به سمت بیتحرکی کامل و اتکا صرف به دارو یا ماساژ میکشاند؛ در حالی که همین کمتحرکی، روند بهبود را کندتر میکند. تحرک کنترلشده و ورزشهای سبک میتوانند با خارج کردن بدن از وضعیت انقباضی، دردهای مزمن را مؤثرتر از مسکنها کاهش دهند.
سیستم تنفسی؛ نفسهایی که کوتاه میشوند
احساسات شدید و استرس باعث تنگ شدن راههای هوایی میشود و الگوی تنفس را به هم میریزد. برای افراد سالم، این وضعیت معمولاً به شکل حس ناخوشایند تنگی نفس بروز میکند، اما در کسانی که به آسم یا بیماریهای ریوی مانند COPD مبتلا هستند، استرس میتواند زمینهساز حملات خطرناک تنفسی شود.
از سوی دیگر، تنفس سریع و سطحی ناشی از استرس یا همان هیپرونتیلاسیون، در افراد مستعد میتواند به حملات پانیک منجر شود. آموزش تکنیکهای آرامسازی و تنفس آگاهانه، بهویژه زیر نظر متخصص، نقش مهمی در کنترل این شرایط دارد.
قلب و عروق؛ فشار مداوم بر موتور حیاتی بدن
قلب و رگها وظیفه رساندن اکسیژن و مواد غذایی به تمام بدن را بر عهده دارند. در استرسهای کوتاهمدت، ترشح هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول باعث افزایش ضربان قلب و تغییر قطر رگها میشود تا بدن برای واکنش سریع آماده شود.
اما زمانی که این وضعیت به حالت دائمی تبدیل شود، قلب تحت فشار مداوم قرار میگیرد. استرس مزمن احتمال بروز فشار خون بالا، سکته مغزی و حمله قلبی را افزایش میدهد و التهاب رگهای کرونری را تشدید میکند. در زنان، هورمون استروژن تا پیش از یائسگی نقش محافظتی در برابر آسیبهای قلبی ناشی از استرس دارد، اما با کاهش این هورمون پس از یائسگی، خطر مشکلات قلبی افزایش مییابد.
هورمونها و غدد؛ وقتی سیستم هشدار از کار میافتد
بدن برای مدیریت استرس از سیستمی به نام محور هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال (HPA) استفاده میکند. با مواجهه با فشار روانی، مغز غدد فوقکلیوی را تحریک میکند تا کورتیزول ترشح شود. این هورمون با بالا بردن قند خون، انرژی لازم برای واکنش را فراهم میکند و در حالت طبیعی به تنظیم ایمنی و کاهش التهاب کمک میکند.
اما ترشح مداوم کورتیزول، تعادل این سیستم را بر هم میزند. پیامد آن میتواند خستگی مزمن، اختلالات متابولیک، افزایش وزن، دیابت، افسردگی و تضعیف سیستم ایمنی باشد.
دستگاه گوارش؛ گفتوگوی پرتنش مغز و شکم
رودهها از طریق شبکهای پیچیده از اعصاب با مغز در ارتباط مستقیم هستند. استرس این ارتباط را مختل میکند و حتی ترکیب باکتریهای مفید روده را تغییر میدهد؛ تغییری که میتواند روی خلقوخو هم اثر بگذارد.
در ناحیه مری، استرس باعث کاهش یا افزایش غیرطبیعی اشتها میشود و زمینه سوزش سر دل یا برگشت اسید معده را فراهم میکند. در موارد شدید، گرفتگیهای دردناک مری ممکن است ایجاد شود که گاهی با دردهای قلبی اشتباه گرفته میشود.
معده نیز به استرس حساس است و تهوع، نفخ و درد از پیامدهای شایع آن محسوب میشود. هرچند استرس عامل مستقیم زخم معده نیست، اما میتواند درد ناشی از آن را بهمراتب شدیدتر کند. در رودهها، استرس سرعت حرکت غذا را مختل میکند و به اسهال یا یبوست میانجامد. این علائم در افراد مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر شدیدتر بروز میکند.
سیستم عصبی؛ گیر کردن بین گاز و ترمز
سیستم عصبی خودکار از دو بخش اصلی تشکیل شده است: سمپاتیک که بدن را برای واکنش سریع آماده میکند و پاراسمپاتیک که نقش آرامسازی دارد. در شرایط استرسزا، بخش سمپاتیک فعال میشود و پس از رفع خطر، پاراسمپاتیک باید تعادل را بازگرداند.
در استرس مزمن، این چرخه مختل میشود و بدن در حالت آمادهباش دائمی باقی میماند. چنین وضعیتی به فرسودگی سیستم عصبی و کاهش توان جسمی و روانی منجر میشود. حتی فعالیت بیش از حد بخش آرامکننده هم میتواند در برخی موارد باعث مشکلاتی مانند تنگی نفس یا اختلال گردش خون شود.
سلامت جنسی مردان؛ کاهش توان در سایه فشار روانی
عملکرد جنسی مردان بهطور مستقیم تحت تأثیر سیستم عصبی و تعادل هورمونی است. استرس طولانیمدت با افزایش ترشح کورتیزول، تولید تستوسترون را مختل میکند و کاهش میل جنسی یا ناتوانی جنسی را به دنبال دارد.
همچنین کیفیت و تحرک اسپرمها در شرایط استرسزا کاهش مییابد. پژوهشها نشان میدهد مردانی که در دورهای طولانی تحت فشار عصبی بودهاند، از نظر باروری وضعیت ضعیفتری نسبت به دیگران دارند. تضعیف سیستم ایمنی نیز احتمال بروز عفونت در پروستات و بیضهها را افزایش میدهد.
باروری و سلامت زنان؛ برهم خوردن تعادل ظریف بدن
استرس میتواند چرخه قاعدگی را نامنظم کند، زمان پریود را به تأخیر بیندازد یا شدت دردهای قاعدگی را افزایش دهد. در کنار آن، فشارهای ناشی از مسئولیتهای همزمان خانوادگی، شغلی و مالی، میل جنسی را کاهش میدهد.
در حوزه بارداری، استرس هم فرآیند باردار شدن را دشوارتر میکند و هم میتواند بر سلامت جنین اثر بگذارد. همچنین احتمال بروز افسردگی و اضطراب پس از زایمان در زنان پراسترس بیشتر است. در دوران پیش از قاعدگی و یائسگی نیز، استرس شدت علائمی مانند نفخ، بدخلقی و گرگرفتگی را افزایش میدهد. در نهایت، فشار روانی میتواند برخی بیماریها مانند تخمدان پلیکیستیک را تشدید کرده و روند درمان بیماریهای جدیتر را پیچیدهتر کند.
مدیریت استرس؛ مسیر بازگشت به تعادل جسم و روان
هرچند استرس میتواند تقریباً همه بخشهای بدن را درگیر کند، اما بدن انسان توانایی بالایی برای ترمیم دارد. شناسایی نقاط آسیبپذیر، توجه به خواب، فعالیت بدنی منظم و استفاده از تکنیکهای تنفسی، نقش مهمی در مهار اثرات استرس دارد. مراقبت از سلامت روان، پایهایترین گام برای حفظ تعادل جسم و جلوگیری از فرسودگی تدریجی بدن است